بهارسمنان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


مرداد 1400
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          




سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.



جستجو








کاربران آنلاین

  • فطرس





  • آمار

  • امروز: 204
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 2799
  • 1 ماه قبل: 7771
  • کل بازدیدها: 366493





  • وبلاگ های من





    رتبه





      سنگ آرامش   ...

    #به_قلم_خودم
    کوه یخ را دیده‌ای؟! حجمی‌ست بسیار بزرگتر از آنچه نشان می‌دهد.
    غم این روزهایم چیزی شبیه همان کوه یخ است در دریای قلبم که من اندکی از آن را به نمایش می‌گذارم.
    شاد نشان دادن خودم به دیگران کار سختی است. باید این روزهای غم بگذرد تا آرام شوم.
    این روزها به نشانه‌ها دقت می‌کنم، حتی کوچکترین‌هاشان.
    تازگی‌ها نگین کوچکی به دستم رسیده نشان می‌دهد که هنوز حواس‌شان به من هست. امید در دلم روشن می‌شود. این تکه سنگ برایم حرف‌ها دارد. چقدر زائر دیده، چه حاجت‌هایی را که نشنیده و حالا که به دستِ منِ زیارت‌نرفته رسیده؛ آمده تا دلم را آرام کند. با همه‌ی کوچکی‌اش، برای من بزرگترین دلخوشی‌ست. خصوصا
    این‌ روزهایی که محرم متفاوتی را در کنج خانه تجربه می‌کنم.

    موضوعات: براي خدا, براي من  لینک ثابت



    [یکشنبه 1400-05-24] [ 02:10:00 ب.ظ ]





      ماندگاری   ...

    #به_قلم_خودم
    همه‌ی ما را پس از مرگ یاد می‌کنند، که فلانی رفت.
    حالا بنده‌ی خدا مهدی پیشوایی رفت.
    کتاب را که باز می‌کنی، سراسر تواضع و خرسندی از توفیق نگاشتن درباره ائمه علیهم السلام را می‌یابی.به راستی هم توفیق کمی نیست، اینکه اجازه دهند تا خدمتی برایشان انجام دهی.
    متن کتاب سیره‌ی پیشوایان را خواندیم، امتحان دادیم و نمره آوردیم.
    پرسش باید این باشد که در امتحان عمل به سیره‌شان نمره‌ی هر کدام از ما چند است؟
    حالا این نویسنده در ایام عزای سومین پیشوا به دیدار حق شتافته‌است.
    یقینا برای هر کلمه‌ای که نگاشته و به یادگار گذاشته برایش نور می‌فرستند.
    از ما چه چیزی به یادگار می‌ماند؟!

    موضوعات: براي همه, براي من  لینک ثابت



    [شنبه 1400-05-23] [ 07:58:00 ب.ظ ]





      ورطه‌ی رهایی   ...

    #به_قلم_خودم
    در خیلی از مسائل تا خودت دچار نشوی و آن طرف قضیه نایستی، درک درستی از ماجرا نخواهی داشت. طوری که حتی آن چند کلامی که در مواجهه با فرد مبتلا بیان می‌کنی شاید صرفاً از روی عادت و از شنیده‌ها باشد. اما وقتی آن مساله گریبان تو را هم بگیرد تازه می‌‌فهمی کجای معرکه‌ای و چقدر توان داری.
    آنجاست که باید با پای خودت، نه با پای دیگری، با کفش‌ خودت، نه کفش‌ دیگری راه بروی تا خودت را از ورطه بیرون بکشی. آن‌وقت، شکست خورده یا پیروز، دیگر فرقی نمی‌کند. این تویی که در لحظه تصمیم گرفته‌ای و انجامش داده‌ای فارغ از هر قضاوتی.
    انسان بنده‌ی تجربه است. ناگزیر، باید رفت، آموخت و بیرون جست از گرداب ناتوانی.

    موضوعات: براي همه, براي من  لینک ثابت



    [جمعه 1400-05-22] [ 12:38:00 ق.ظ ]





      بدون عنوان   ...

    دنیا، کرونا، فقر، غم، غصه، مرگ و فشار زندگی باعث شده کم بیاوریم.
    این‌ها که گفتم همه‌اش بغض شده و دارد راه گلو را می‌بندد.
    اشکِ برای تو مقدس است! همه‌ی این بغض‌ها را خرج می‌کنم برای غمِ مقدسِ تو تا اشک روی اشک سیل شود و بِبَرد غم هایم را‌‌ حسین جانم!
    می‌گویند:"رنج برای کشیدن است"، به جان می‌کشم‌. این دلِ تنگ دیگر چیزی نمی‌خواهد جز ظهور، که تنها دلخوشیِ ماست برای سامان یافتن اوضاع جهان، و تنها دلخوشی من برای سامان دلم.
    #به_قلم_خودم

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



    [دوشنبه 1400-05-18] [ 11:02:00 ب.ظ ]





      قلب روکشی   ...

    #به_قلم_خودم
    همه جا بوی تازگی و نویی می‌داد‌. اسباب را مرتب چیده بودیم. فضای زیبایی ایجاد شده بود. نور خوبی هم از پنجره‌ها خانه را روشن کرده بود. خانه مثل قلبِ سارا روشن بود. هر کداممان از خستگی یک گوشه لم داده بودیم که مامان از در وارد شد، با یک بغل از روکش‌هایی که باید روی وسایل می‌کشیدیم.
    روکش مبل، وسایل برقی و چندین چیز دیگر.
    صدای سارا درآمد:"مامان اینا چیه دیگه؟ چرا باید روی وسایلم روکش بکشم؟!”
    مامان گفت: “جمع کن خودتو دختر، کلی پول پای این وسیله ها دادیم باید سالم و نو بمونه.”
    چهره‌ی ته تغاری خانه در هم شد. چند ثانیه‌ طول کشید تا به حال قبلش برگردد. دوباره شیطنت‌هایش شروع شد، اصلا اخلاقش همیشه همین بوده‌. اول درهم می‌شود، به فکر فرو می‌رود. پس از آن انگار که متحول شده؛ شروع می‌کند به شیطنت و با بلبل‌زبانی‌هایش سرت را می‌خورد.
    یکهو پرید بغل مامان و دستانش را بوسید. گفت:” مامان یه چیزی بگم ناراحت نمی شی مگه این وسیله ها برای این نیست که در خدمت ما باشه و کار ما رو راه بندازه؟! هست دیگه. چرا اینقدر خودمون رو به زحمت بندازیم برای نو و سالم نگهداشتن شون؟” به نظرم سارا راست می‌گفت. با شنیدن صحبت‌هایش چیزی به ذهنم رسید. کاش می‌شد، روی خصلت‌های بد قلب‌هامان روکش بکشیم که دست نخورده بمانند و هیچ وقت به سراغشان نرویم. عوضش خوبی‌ها را تا جان در بدن داریم به خدمت بگیریم.

    موضوعات: براي همه, براي من  لینک ثابت



    [یکشنبه 1400-05-17] [ 12:29:00 ق.ظ ]





      بازار دنیا   ...

    #به_قلم_خودم
    آرام گام بر‌می‌داریم قدم قدم حواسش به من هست. نگاهش رو به جلو پیش می‌رود. بازار شلوغ و پر از ازدحام است‌. رنگ، شلوغی و چند چیز دیگر هوش از سرم برده دستم را می‌کشم و می‌روم به سوی رنگ‌ها. چند دقیقه‌‌ای رنگ‌ها عرض چشمانم را پر می‌کنند. پلک که می‌زنم او را نمی‌بینم. جای خالی دستانش روی دستم یخ می‌کند. بی‌هدف می‌دوم تا جایی که نفسم به شماره می‌افتد. هراس جانم را فرا گرفته است.
    باز می‌ایستم، ولی نه باید باز هم دوید. تا از این گمگشتگی خودم را بیرون بکشم. ناگهان عطر آشنایی به مشامم می‌رسد. پاهایم جان می‌گیرند، خون می‌دود توی رگهایم. انگار او را یافتم، خود خودش را. توی ذهنم به خود قول می‌دهم، این‌بار دستانش را محکم تر از همیشه، گرمتر از همیشه نگاه‌دارم. او را می‌بینم هنوز به افق نگاه می‌کند به پیش رو. این من بودم که عقب ماندم رها شدم اما او بدون هراس گام بر می‌داشت. انگشتانم را قفلی زدم به انگشتانش تا دیگر رهایش نکنم. مثل انسان‌ها هم در رابطه با ولایت این است که بدون ولایت همه گمگشته و مبهوتیم.

    موضوعات: براي خدا, براي همه  لینک ثابت



    [شنبه 1400-05-02] [ 12:20:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.