بهارسمنان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.



جستجو








کاربران آنلاین

  • avije danesh
  • مسافر






  • آمار

  • امروز: 201
  • دیروز: 671
  • 7 روز قبل: 5062
  • 1 ماه قبل: 10284
  • کل بازدیدها: 371555





  • وبلاگ های من





    رتبه





      دور زدن پر ماجرا   ...

    #به_ق
    یک ماهی می‌شود گرفتار بیماری دامن‌گیر کرونا شدیم، که هیچ جوره دست از دامان ما بر نمی‌دارد. بعد از این همه مدت گفتم مثلا دخترکم را ببرم بیرون حال و هوایش تغییر کند.
    با دوستش هماهنگ کردیم برویم دنبالش تا بیشتر خوش بگذرانند.
    پشت فرمان نشستم و راه افتادیم. دلم اما توی خانه ماند، کنار همسر بیمارم که ناتوان شده و مرا ناتوان‌تر کرده.
    یکی دوبار این آدرس را رفته بودم. این بار اما دل نگرانی همراهم بود طوری که آینه بغل خودروی جلویی را هم با خودم بردم. ایستادم برای گفت و گو با صاحب ماشین.
    مدارک را گرفت و دوباره راه افتادیم این بار خانه را پیدا کردیم. ایستادم به خیال اینکه کوچه بن بست است دنده عقب گرفتم و خوردیم به ماشین عقبی.
    پیاده شدم اما انگار کوه روی شانه هایم نشسته، صاحب ماشین رضایت نمی‌داد که نمی‌داد.
    تق زدم زیر گریه، گریه‌ای که هنوز هم بند نیامده.
    خسته‌ام خسته، اما باید خودم را خوب نشان دهم، به خاطر دل دخترکم که گفت: عیدی‌هایم را بگیر پولشان را بده.
    دور زدن ما غم‌مان را زیاد کرد. غم زیاد است ولی شادی از ما دور نیست.
    خلاصه پت و مت واقعی را در صحنه زندگی به تصویر کشیدیم، این بار اما با گریه نه خنده.

    موضوعات: براي همه, براي من  لینک ثابت



    [جمعه 1400-02-17] [ 11:40:00 ب.ظ ]





      به قدر یک نفس   ...

    #به_قلم_خودم
    این روزها، مانده‌ام از چه بنویسم. از هجوم سوژه‌های اطرافم پناه گرفتم در غار تنهایی.
    اما امشب همین شب دلم می‌خواهد بنویسم، از اینکه قدر خدا و خودمان را بدانیم.
    از خدا و خودمان عذر خواهی کنیم که کم گذاشتیم.
    قدر بدانیم، نفس‌های باقی‌مانده از عمر را در این دوران که نفس کم می‌آوریم‌.
    به قدر درنگی یاد کنیم از هم که محتاج‌ترینیم.

    موضوعات: براي خدا, براي همه, براي من  لینک ثابت



    [شنبه 1400-02-11] [ 07:03:00 ب.ظ ]





      خنجر یاد   ...


    یاد خنجر است.
    یاد روزهای تلخ، روزهای شیرین، آدمهای تلخ و شیرین.
    خنجری که می‌آید و می نشیند به عمق قلبت‌.
    خون داغ از این زخم کاری را با دستانت حس می‌کنی.
    فراموشی اما لایه لایه مرهم می‌شود.هرچه فراموشتر مرهم بیشتر، خنجر کندتر.

    موضوعات: براي همه, براي من  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1400-01-12] [ 05:07:00 ب.ظ ]





      ما عيد نداریم.   ...

    ما امسال عید نداریم.
    دخترکم همین جمله را که از پدرش شنید اخم‌هایش را تا زیر چانه پایین کشید.
    روانه‌ی اتاقش شد در حالی که زیر لب غرولند می‌کرد.
    کار به اینجا هم ختم نشد، هر از گاهی بلند می‌گفت:"من حتما لباس عید میخوام".
    طفلکی حق هم دارد، اگر امسال هم لباس نو نگیرد دوسالی می‌شود که با همان قبلی‌ها کنار آمده.
    به خاطرات خودم که نگاه می‌کنم، رنگی از آن را در حال و هوای عیدانه‌ی دخترم نمی‌بینم. خاطرات من خودشان را در آغوشم جا گذاشتند.
    اما فکر نکنم دخترم بخواهد چنین اتفاقی برای او هم بیفتد.
    ما امسال عید نداریم، پدر بزرگت تازه چند روزیست مرحوم شده، دیگ اینکه هوای دیگران را داشته باش تا دلشان با دیدن لباسهای نو نسوزد.
    مادر جان بیا خیالت را راحت کنم. تا زمانی که اماممان نیاید عید نداریم و فقط فصل‌ها تغییر میکنند، زمستان می‌رود و بهار خواهد آمد.

    موضوعات: براي همه, براي من  لینک ثابت



    [دوشنبه 1399-12-18] [ 01:44:00 ق.ظ ]





      چطوری جون دل؟   ...

    چند روزی است، زبان برخی از ما مایل شده به بیان عبارتی از سوی یک نفر که ناخواسته و طوطی‌وار تکرار می‌کنیم، حتی در رسانه‌هایمان.
    چطوری جون دل، سر کیفی عزیز و چند جمله‌ی دیگر.
    بانو ما یادمان رفته خودت به ما آموختی، قربان صدقه رفتن‌ها را. همان وقتی که قد و قامت پسرانت را می‌نگریستی و می‌گفتی: قرة عيني و ثمرة فوأدي.
    خدای فاطمه؛
    مهربانی را از دل بر زبان‌هایمان هم جاری کن، تا نرمتر سخن بگوییم.

    موضوعات: براي خدا, براي همه, براي من  لینک ثابت



    [شنبه 1399-12-02] [ 06:24:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.