#به_قلم_خودم
خانهی من صورتی نیست، مثل این سوییت هومهای مجازی، سرتاسرش را رنگ صورتی ملایم نپاشیدم. هر جای آن رنگی متفاوت دارد.
خانهی من طعم دارد، یک روز تلخ، شور، ترش و گاهی شیرین است.شیرینیاش دلم را نمیزند میماند گوشهی دهانمان مثل آبنباتی که آرامآرام آب میشود.
اسباب و وسایلش هیچکدام با هم هماهنگ نیست، چون همه را یکجا نخریدیم. هرکدامشان را به اقتضای پول توی جیبمان و قشنگی آن با هم گرفتیم تا فشاری به خانواده وارد نشود.
لذت این خریدها را با هیچ چیز عوض نمیکنم. بعد از 14سال زندگی هنوز خیلی چیزها هست که نداریمشان و به کارمان هم نیامده.
ما روی زمین دور یک سفره مینشینیم و برای این که غذایی هست تا پهن کردن سفره ما رو دور هم جمع کند باید خدا را شکر کنیم. این سفره روزی رنگین و روزی بیرنگ است.
روی زمین میخوابیم و استرس پرت شدن از تختخواب را نداریم. شستن ظرفهایمان با خودمان است، نه ماشین ظرفشویی. خیلی چیزهایی که در حوصلهی متن نمیگنجد.
میشود سادهتر زندگی کرد، خارج از این چارچوبها. انسان پیچیده شده در این تضادهاست، داشتهها و نداشتهها.
[دوشنبه 1398-11-28] [ 07:45:00 ب.ظ ]