بهارسمنان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.



جستجو








کاربران آنلاین

  • یا مهدی






  • آمار

  • امروز: 565
  • دیروز: 515
  • 7 روز قبل: 2568
  • 1 ماه قبل: 13572
  • کل بازدیدها: 376513





  • وبلاگ های من





    رتبه





      اولین قدم مسلمانی   ...

    ماه‌رمضان ماه نزول قرآن، فهم وانس بیشتر با کتاب الهی‌است. اما غفلت ما باعث شده خواهر قرآن(اخت‌القرآن) در پستو‌ها مهجور و پنهان بماند و از دیدن رویش و بهره‌مندی از فضایل و کمالاتش بی‌بهره‌ بمانیم.
    کتابی که اگرچه موضوع آن دعا و نیایش است، ولی شامل بسیاری از حقایق علوم و معارف اسلامی و عرفانی، و قوانین و احکام شرعی و مسائل حساس سیاسی و اجتماعی و تربیتی و اخلاقی است که در شکل و قالب دعا روایت شده. راز و نیاز با خدا قدم اول مسلمانی‌ست.
    طلب خیر کردن و زبان به‌خیر گشودن کاری پسندیده است. چه بهتر که با زبان امام سجاد علیه‌السلام، سرچشمه فیض الهی از خدا خیر طلب کنیم.
    در ابتدا به علم بی‌حد خداو حکمت بی پایانش اشاره دارند.درخواست رسیدن به مقام تسلیم و یقین از کسی که حد اعلای این صفات است نکته‌ی قابل توجهی‌است که باید با تیزبینی به آن نگریست. در پایان این مناجات میا بنده و مولا، امام علیه السلام شیوه‌ی مدح معبود را به ما یاد می‌دهند.

    متن دعا:

    اَللَّهُمَّ اِنّى اَسْتَخيرُكَ بِعِلْمِكَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ،
    وَاقْضِ لى بِالْخِيَرَةِ، وَاَلْهِمْنا مَعْرِفَةَالْاِخْتِيارِ، وَاجْعَلْ ذلِكَ
    ذَرِيعَةً اِلَى الرِّضا بِما قَضَيْتَ لَنا، وَالتَّسْليمِ لِما حَكَمْتَ، فَاَزِحْ عَنَّا رَيْبَ الْاِرْتِيابِ، وَ اَيِّدْنا بِيَقينِ الْمُخْلِصينَ، وَ لاتَسُمْنا عَجْزَ الْمَعْرِفَةِ عَمّا تَخَيَّرْتَ فَنَغْمِطَ قَدْرَكَ، وَ نَكْرَهَ مَوْضِعَ رِضاكَ، وَ نَجْنَحَ اِلَى الَّتى هِىَ اَبْعَدُ مِنْ حُسْنِ الْعاقِبَةِ، وَاَقْرَبُ اِلى ضِدِّ الْعافِيَةِ. حَبِّبْ اِلَيْنا ما نَكْرَهُ مِنْ قَضآئِكَ،وَ سَهِّلْ عَلَيْنا ما نَسْتَصْعِبُ مِنْ حُكْمِكَ، وَ اَلْهِمْنَا الْاِنْقِيادَ لِما اَوْرَدْتَ عَلَيْنا مِنْ مَشِيَّتِكَ، حَتّى لانُحِبَّ تَاْخِيرَ ما عَجَّلْتَ،وَ لاتَعْجيلَ ما اَخَّرْتَ، وَ لا نَكْرَهَ ما اَحْبَبْتَ، وَ لانَتَخَيَّرَ ماكَرِهْتَ. وَ اخْتِمْ لَنا بِالَّتى هِىَ اَحْمَدُ عاقِبَةً، وَ اَكْرَمُ مَصيراً، اِنَّكَ تُفيدُ الْكَريمَةَ، وَ تُعْطِى الْجَسيمَةَ، وَ تَفْعَلُ ما تُريدُ،وَ اَنْتَ عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ قَديرٌ.
    خداوندا از تو به سبب دانشت (كه به همه چيز آگاهى) درخواست خير دارم، پس بر محمد و آلش درود فرست،
    و در حقّم به خير حكم كن، و شناخت آنچه را كه برايمان اختيار كردى به ما الهام فرما، و آن را براى ما سبب خشنودى به قضايت، و تسليم به حُكمت قرار ده، پس دلهره شك را از ما دور كن، - و ما را به يقين مخلصين تأييد فرما، و ما را دچار فروماندگى از معرفت آنچه
    برايمان اختيار كرده اى مكن، كه قدر حضرتت را سبك انگاريم، و مورد رضاى تو را ناپسند داريم، و به چيزى كه از حسن عاقبت دورتر، و به خلاف عافيت نزديك تر است ميل پيدا كنيم. آنچه را از قضاى خود كه ما از آن اكراه داريم محبوب قلبمان كن، و آنچه را از حكم تو سخت مى پنداريم بر ما آسان ساز، و گردن نهادن به آنچه از مشيّت و اراده ات بر ما وارد آورده اى به ما الهام فرما، تا تأخير آنچه را تعجيل فرمودى، و تعجيل آنچه را به تأخير انداختى دوست نداريم، و هر آنچه محبوب توست ناپسند ندانيم، و آنچه را تو نمى پسندى
    انتخاب نكنيم. و كار ما را به آنچه عاقبتش پسنديده تر، و مآلش بهتر است پايان بخش، كه تو عطاى نفيس مرحمت مى كنى، و نعمتهاى بزرگ مى بخشى، و هر چه مى خواهى آن كنى، و بر هر چيز قدرت دارى.
    #صحیفه_سجادیه

    موضوعات: براي همه, براي من  لینک ثابت



    [یکشنبه 1398-03-05] [ 02:20:00 ب.ظ ]





      تربچه نقلی لپ گلی   ...

    #بهار_نوشت
    #ماه_مبارک_رمضان
    بسته را باز می‌کنم و سبزی‌های کف سینی را دسته‌دسته پاک کرده و توی کاسه می‌ریزم. ریحان خوش عطر، تربچه نقلی که لپ‌هایش گل. انداخته، عطر تند نعنا و بوی نامطبوع پیازچه در فضای اتاق پیچیده. کمی بعد سبزی ‌ها توی آب غوطه ور خواهند شد. مثل سبزی‌های در آب ما هم غوطه‌ور در برکت و رحمت الهی می‌شویم.
    این‌ها با هم نوید سفره‌ای را می‌دهند، که نزدیک اذان مغرب روی زمین پهن خواهد شد. سبزی در کنار پنیر، زینتی برای سفره‌‌ی ساده افطار است و با سفره‌ های رنگینی که در طول سال چند صدبار باز و بسته می‌شود فرق دارد. سفره‌های رنگین چنین برکتی را ندارند. گاهی همین سادگی‌ها زیباست.
    ماه میهمانی خدا هنوز نیامده برکاتش را پیش‌پیش برایمان فرستاده است.
    درطول سال با دعا طلب برکت در رزق می‌کنیم، در حالی که خدا یکباره تمام برکاتش را در این ماه سرازیر می‌کند.
    کاهلی از ماست که ظرف وجودمان گنجایش اندکی دارد.
    مَثَل همان شعر:
    گر گدا کاهل بود
    تقصیر صاحبخانه چیست؟!

    موضوعات: براي من  لینک ثابت



    [دوشنبه 1398-02-16] [ 06:13:00 ب.ظ ]





      نفیسه برگردد.   ...

    #بهار_نوشت
    از در که آمد بدون مقدمه و احوالپرسی، گفتی:"از خانم… خبر داری؟؟:
    گفتم:"نه خیلی وقته بی‌خبرم. چی شده مگه؟!”

    چین‌های پیشانی‌ات را که از تعجب و ناراحتی ایجاد شده بود. من را هم متعجب کرد.
    راستش جلوی نانوایی آقای… را دیدم. گفت:"انگار چند وقتی‌ست از هم جدا شدند.”

    دوبرابر این غم و تعجب به چهره‌ام نشست.
    وااا یعنی‌که چی؟!
    گفتی:"طلاق توافقی گرفتند و بچه با پدرش مانده.”
    از نفیسه خیلی بعید بود. دختر حاج آقایی، که پدرش زبانزد شهرشان است. پسرش را بگذارد به امان خدا و برود پی کارش.
    فکر آبروی خانواده‌‌ی مذهبی‌اش را نکرده.
    بعد از چندین سال زندگی مگر می‌شود؟!.
    ذهنم هنوز معادلات را کنار هم می‌چیند. وقتی جوابش جور در نمی‌آید، از تخته‌ی ذهن پاکش می‌کند.
    ولی انگار حقیقت داشت.
    گفتی:"زنگی به او بزن، ببین راهی برای بازگشت هست؟”
    گفتم:"آخه من زنگ بزنم به نفیسه‌ای که بزرگتر ازمن است و پدرش همه‌را مشاوره می‌دهد ولی به خاطر بچه به روی چشم سعیمو می‌کنم.”
    تهاجم فرهنگی و تغییر عقاید و نفوذ آن حتی در خانواده‌های مذهبی، این حلال مغبوض خدا را امری عادی جلوه داده است. طلاق، رهایی از بند همسر به چه قیمتی؟!
    فراموشی آن همه مهرو عاطفه‌ای که خرج هم می‌کردید، اینقدر آسان شده.
    عاقبت ثمره‌ی معصوم زندگیتان چه می‌شود؟!
    بعد از چند ساعت هنوز گره‌ ذهنم باز نشده.
    حتما به او خواهم گفت:"نفیسه فرصت هست برگردد عزیزم".

    موضوعات: براي من  لینک ثابت



    [یکشنبه 1398-02-15] [ 02:49:00 ب.ظ ]





      بوقت مادری   ...

    #بهار_نوشت
    #یادداشت_روز
    رشته مامایی در ایران به شکل آموزش عالی به 80سال قبل برمی‌گردد.اولین آموزشگاه مامایی به نام مدرسه قابلگی با10 نفر شاگرد در سال 1298 در بیمارستان بانوان شهر تهران تاسیس شد.
    عدم حضور ماما‌ها در شهرهای دیگر زنان را وامدار ماما‌های سنتی کرده بود.خاطرات تلخ بر ذهن مانده از زایمانهایشان در خانه و غم ازبین رفتن نوزادانشان به خاطر عدم بهداشت کافی را هنوز در دل دارند.
    مادربزرگ می‌گفت، سر نه زایمانش از دکتر و بیمارستان خبری نبوده و همین که دردش می‌گرفته، دست به دامن خدجه ماما(خدیجه ماما)، زنی با دستهایی ضمخت می‌شده که هیچ مراعاتش را نمی‌کرده و بچه را که می‌گرفته، با همان دست‌ها چنگ می‌انداخته در دهان بچه تا راه گلو را باز کند.
    اما امروزه میزان تاثیر محیط بیمارستان‌های مجهز، دکتر، پرستار و مامای حاضر در روحیه‌ی فرد باردار قابل توجه است. اگر محیط و افراد پر انرژی باشند، فرد درد را فراموش می‌کند و یا لااقل کمتر حسش خواهد کرد. زنان باردار با یاری ماماها به بستری که باید فرزند را در آن پرورش دهند بیشتر توجه می‌کنند.با توجه به خوراک، سلامت وچندین عامل دیگر.
    مادر، با مهر مادری به فرزند نور می‌تاباند، تا در بستری مناسب رشد کند و بالنده شود. ماما هم کمک می‌کند، تا زن در زمان زایمان عطشی صد چندان برای دیدن میوه‌ی دلش داشته باشد و از بزرگترین اتفاق زندگی خاطره‌ای خوب برایش باقی بماند.
    کمک‌ و دلسوزی ماما با روحیه‌ای لطیف و درک مسائل این مهم را ممکن خواهد کرد. زنان در هشت دوره‌ی زندگی خود از جمله: قبل از بلوغ، بلوغ و پس از آن تا زمان یائسگی می‌توانند به ماما مراجعه کنند و از او مشاوره بگیرند.
    15اردیبهشت، بزرگ‌داشتی برای قشر ماما برگزار می‌شود، تا از زحمات و تلاش‌هایشان قدردانی کنند.

    موضوعات: براي من  لینک ثابت



    [شنبه 1398-02-14] [ 07:55:00 ب.ظ ]





      یکشنبه های پر حاشیه   ...

    یکشنبه‌ها را دوست دارم.
    ساعت اول کلاس کلام جدید داریم با طعم شکلات و استادی منعطف و مهربان که با شوخی‌و شیطنت ما گل‌از گلش می‌شکفد.
    کلاس پر از آوای خنده می‌شود.
    بین ساعت نفسی تازه می‌کنیم برای بحث‌های شیرین، جذاب و گاهی هم پرحاشیه‌ی زنانه در کتاب زن در اسلام.
    استادی که نگاهم به او جدای استاد و شاگردی مثل خواهر بزرگتری دلسوز است که با او راحتیم.
    کاش هرروز هفته یکشنبه‌ بود.
    پ.ن: امروز صدای خنده، بوی لاک، شوخی همراه با تست لاک آینه‌ای
    تلفیقی از تضادها را در کنار گرد هم آورده بود.
    ما فقط درس نمی‌خونیم در کنار هم زندگی می‌کنیم. حالا چرا لاک چون یکیمون قرار بود بره عروسی ? ?
    #بهار_نوشت

    موضوعات: براي من  لینک ثابت



    [یکشنبه 1398-02-08] [ 04:10:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.