بهارسمنان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.



جستجو








کاربران آنلاین

  • ذبیح پور
  • انانه
  • ریحانه مقدم
  • avije danesh






  • آمار

  • امروز: 310
  • دیروز: 515
  • 7 روز قبل: 2568
  • 1 ماه قبل: 13572
  • کل بازدیدها: 376513





  • وبلاگ های من





    رتبه





      توت مغرور   ...

    توی کوچه قدم می‌زدم که سرخی شاه‌توت‌ها روی شاخه‌ی درخت توجه‌ا‌م را جلب کرد. صاحب‌خانه‌ای خوش ذوق دو طرف در ورودی خانه درخت شاه‌توت کاشته بود، توی دلم تحسینش کردم. توت‌هایی به اندازه‌ی دو بند انگشت خودشان را سفت به شاخه‌ها چسبانده بودند، هر چه خودم را بالا کشیدم و شاخه‌ها را تکان دادم یک دانه هم به زمین نیفتاد. به چند دانه که هنوز مانده بود تا سیاه و رسیده شوند رضایت دادم و با دستانی سرخ به راه ادامه دادم.

    اصلا بیخود نیست که نامش را شاه توت گذاشته‌اند، این همه غرور از شاهان قابل انتظار است. تازه اگر بخواهی یواشکی دور از چشم همه بخوری چیدنش آنقدر مشکل است و آبروریزی راه می‌اندازد که پشیمان می‌شوی. قطره‌های خونش روی دستانت حس گناه ایجاد می‌کند.

    حیف توت سفید نباشد که اینقدر متواضع ثمرش را دودستی حتی با وزش باد هم تقدیمت می‌کند. وقتی باد تنش را می‌نوازد، انگار روی سرت نقل‌های سفید می‌پاشد و خوشحال است از اینکه به سراغش آمدی.

    حکایت ما انسان‌ها و نمایش سخاوت و خساست‌مان مانند درخت توت است.

    موضوعات: براي من  لینک ثابت



    [سه شنبه 1398-05-08] [ 05:39:00 ب.ظ ]





      مومنِ اهل تقوا   ...

    #به_قلم_خودم

    مومنی که در برخورد با بلایا کینه، عصبانیت، نفرین و غم را به دل راه نمی‌دهد اهل تقواست.
    شناخت ماهیت بلا و دانستن اینکه اگر مبتلا به بلایا نباشیم خواهیم مُرد. بلا همراه با انسان است و مبدا بلا از ناحیه‌ی پروردگار است. بلا خوراک انسان است و راه فراری وجود ندارد.
    نتیجه‌ی بلا، پاک‌شدن گناهان و افزایش درجات است، که خدا اراده کرده است.مهمترین ابزار برای تربیت بندگان همین بلاست.شکرکردن در این ابتلا از وظایف بندگان است.
    مدیریت بلا و انگیزه‌های تنظیم کننده‌ی رابطه‌ی انسان با بلا باید در نظر گرفت. با عدم شکایت و واگذاری امر به خدا دیگر نیازی به مدیریت بلایا نیست.
    1..عاشقی همراه با درد است. بدون عشق انسان دردی نمی‌کشد تا مضطرب شود. این عشق آسان به دست نمی‌آید.
    2..ایمان واسطه‌ی‌ افزایش صبر و زیبایی نگاه در امور است و بدون خودسازی حاصل نمی‌شود.
    3..اخلاق کمک‌کننده در مدیریت بلاست. هرانسان بااخلاقی با تقوا نیست اما هرانسان با تقوایی دارای اخلاق است.
    بدون تکامل، ثبات شخصیت، حلم و بردباری انسان به ایمان راه پیدا نمی‌کند و بدون ایمان تقوا ندارد.
    4..زندگی عقلایی توجه به فلسفه‌ی بلاست.خدا بدون جهت مبتلا نمی‌کند. خداوند به دنیا تکلیف کرده دربرخورد با بندگان مومن تلخ، با ناراحتی، پیچیدگی سخت و تنگ بگیرد،
    که اینان ملاقاتش را آرزو کنند. و بر دشمنان سهل و آسان ، گوارا،خوشایند باشد تا از ملاقات بدشان آید.دنیا را بهشت دشمنان قرار داده و جهنم دوستانش.
    یکی از آفات خطرناک در انسان نادیده گرفتن بلای دیگران و بی‌خبری است.
    نگاه به اهل نصیحت و سالمندان و استفاده از تجربیاتشان نشان می‌دهد که ابتلا فراگیر و برای همه است.
    کافر، منافق و یا مومن موجب اذیت مومنین هستند
    کافر، مستقیم عداوت را نشان می‌دهد.منافق با مکر و حیله و مومن با حسادتش در درگیری با کفر باید از خونت بگذری، در مقابله با منافق از خودت بگذری و نوعی صبوری کنی تا نفاق او آشکار شود، چون حذف ما را منافقانه می‌خواهد، باید مدارا کنیم تا نفاقش آشکار شود.در برخورد با مومن از خود گذشتگی مظلومانه و ویژه‌ای که کسی متوجه آن نشود صبورانه و مدبرانه کاری کنی تا آبرویش نرود.

    موضوعات: براي خدا, براي همه, براي من  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1398-04-27] [ 10:36:00 ق.ظ ]





      درگیر عواطف   ...

    سکوتی طولانی و نگاهی عمیق برای من کافی است.
    درگیر عاطفه‌ی تو شدم و همین بزرگترین افتخارِ من است.
    تولدت مبارکمان مهربان

    موضوعات: براي خدا, براي همه, براي من, براي تو دوست  لینک ثابت



    [یکشنبه 1398-04-23] [ 10:14:00 ق.ظ ]





      یک روز معمولی   ...

    #بهار_نوشت

    یک روز معمولی با صدای خروس همسایه نه با صدای واق‌واق دنی سگ همسایه آغاز می‌شود. قبل از چیدن صبحانه بساط ناهار را آماده می‌کنم، تا با خیالی آسوده سر سفره صبحانه بنشینم. دانه‌های برنج توی کاسه سرازیر می‌شوند و بعد در بستر آبی که از شیر آشپزخانه روانه شده شنا می‌کنند و با نمک ید دار تصیفه‌شده مزه‌دار خواهند شد. آنچه که دلم می‌خواهد تصور‌کنم، آغاز روز و بیدار‌شدن با صدای خروس همسایه و تماشای تلاشی از سر عشق برای اعضای خانواده توسط مادری روی ایوان خانه است و دانه‌های برنجی که روی سینی به رقص در می‌آیند و با دستان مهربان مادر جلو و عقب می‌شوند و کیسه‌ی نمکی که میهمان کاسه‌ی برنج خواهد شد. نگاهی به چاردیواری‌مان می‌اندازم. زوایه‌ی دیدم به دیوار و پنجره محدود می‌شود، اما وسعت نگاه آن مادری که چار‌دیواری‌اش از خانه‌ی همسایه‌ها و دغدغه‌هایشان هم فراتر رفته بود را می‌خواهم. در کابینتی که ردیف به ردیف انواع ادویه در آن چیده‌ام را باز می‌کنم تا با ترکیبشان طعمی بدهم به خورشتی که روی اجاق صفحه‌ای بار گذاشتم. زن، آتش هیزم‌ها که چاق می‌شود، دیگ را رویش می‌گذارد و همان نمک و زردچوبه‌ی همیشگی را با معجون عشق قاطی خورشت می‌کند تا ریز‌ریز غُل بزند. بعد از انجام کارهایم کتاب‌رمانی را به دست می‌گیرم، تا خودم را به قصه‌ی زندگی دیگران پرتاب کنم. زن گوشش را که تیز می‌کند، زنان همسایه اسم او را صدا می‌زنند، چادرش را سرش می‌کند و می‌دود، تا زیر سایه‌ی درخت با آن‌ها هم‌داستان شود. سر ظهر نمازم را می‌خوانم. سفره را پهن می‌کنم و تلاش می‌کنم با تزییناتش دل اهالی خانه را ببرد اما نمی‌دانم چقدر موفق می‌شوم. زن سفره را توی ایوان می‌اندازد، ساده و باصفا، نگاه رضایت اهالی خانه را از برق چشمانشان می‌خواند و همین برایش کافیست. نیمی از روزم سپری شد به همین سادگی و سادگی زیباست. من توی ذهنم با چنین زنی رفاقت دارم. #عکس_تولیدی

    موضوعات: براي همه, براي من  لینک ثابت



    [شنبه 1398-03-18] [ 05:31:00 ب.ظ ]





      همه از هیچ   ...

    حافظ می‌گوید:
    رهرو منزل عشقیم و ز سر حد عدم
    تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم
    این بیت به نوعی ترجمه‌ای از فرمایش امام سجاد علیه‌السلام در دعای اول صحیفه‌ی سجادیه است.خداوند عالم را از هیچ آفرید و با محبت خود موجودات را بر انگیخت.
    انسانی هم که از مادر متولد شده هیچ یک از توانایی‌ها را بالفعل ندارد، بلکه توانمندی‌هایش بالقوه‌اند. انسان با تلاش باید از هیچ، همه بسازد و در جهت کمال انسانی قدم بردارد، انسان کامل چند بعدی و در تمام ابعاد کامل است.
    آنجایی که باید عاشق باشد کمال عشق است. راه و روش این عشق را از معبود خود آموخته است.

    اِبْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِداعاً،وَاخْتَرَعَهُمْ عَلى مَشِيَّتِهِ اخْتِراعاً، ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَريقَ اِرادَتِهِ، بَعَثَهُمْ فى سَبيلِ مَحَبَّتِهِ،
    و فهم وصف كنندگان از وصفش عاجز است. به دست قدرتش آفريدگان را ايجاد كرد، و آنان را براساس اراده خود صورت بخشيد، آنگاه همه را در راه اراده خود راهى نمود، و در مسير محبت و عشق به خود برانگيخت،

    موضوعات: براي همه, براي من  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1398-03-08] [ 03:08:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.