ما هر چهقدر هم که بزرگ میشویم باز هم نازکشیدنهای مادرانه را دوست داریم. نازکشیدنهای مادرانه مثل آب است؛ آب گوارا هر چهقدر هم که آن را میچشیم تکرار ندارد برایمان. هر روز تازه و شاید تازهتر از دیروز. آقا! امشب داری به چه فکر میکنی؟ به این که مادرت رخت بربسته و پر کشیده؟ به این که مادرترین زن روی زمین مادر تو بود که امشب زمین محروم شد از مادرانههایش؟ به این که نازکشیدنهای مادرانه با رفتن مادرت غریب شدند؟ و به دلتنگی ایتام مادرت برای دلبرانهترین مادرانهها؟ امشب دلت گرفته، میدانم. قلبت تیر میکشد، معلوم است. اشکهایت بنای خشکیدن ندارند، چه کار باید کرد؟ کسی کمک حالت در این غم بزرگ هست؟ نمیدانم. خاک بر سر من که چیزی در چنتهام برای آرام کردنت ندارم. شاید سکوتم برای تو بهتر از تسلا دادنم باشد. پس تمام میکنم سخن را با همین یک کلام: شبت بخیر در غم مادر نشستهام! #بهانه_بودن #شب_بخیر #فاطمیه #محسن_عباسی_ولدی
[پنجشنبه 1396-11-12] [ 01:13:00 ق.ظ ]