بهارسمنان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      




سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.



جستجو








کاربران آنلاین

  • طهماسبي
  • زفاک
  • نورفشان
  • فاطمه اسفندياري
  • anam






  • آمار

  • امروز: 119
  • دیروز: 2317
  • 7 روز قبل: 4766
  • 1 ماه قبل: 11696
  • کل بازدیدها: 448111





  • وبلاگ های من





    رتبه





      سرگردان نباشيد.   ...

    #تلنگر
    مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده. شك كرد كه همسایه اش آن را دزدیده باشد، برای همین، تمام روز او را زیر نظر گرفت.

    متوجه شد كه همسایه اش در دزدی مهارت دارد، مثل یك دزد راه می رود، مثل دزدی كه می خواهد چیزی را پنهان كند پچ پچ می كند، آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصمیم گرفت به خانه برگردد، لباسش را عوض كند، نزد قاضی برود و شكایت كند.

    اما همین كه وارد خانه شد، تبرش را پیدا كرد. زنش آن را جابه جا كرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت كه او مثل یك آدم شریف راه می رود، حرف می زند، و رفتار می كند!

    همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که ما انسانها در هر موقعیتی معمولا آن چیزی را می بینیم که دوست داریم ببینیم ‌…!

    توجه کرده اید؟
    برخی قرآن میخوانند تا دلیلی برای اثبات ادعای دروغین بودن آن کشف کرده باشند(به ضعم خودشان!) و سیرت را میخوانند تا بلکه در زندگانی پیامبر اسلام ایرادی بیابند(به گمان خودشان)
    و چون به دین شک کرده اند هر معضل و مانعی را به آن وصل میکنند و به مرور زمان ساخته ی ذهن خود را می پرستند و برایش تبلیغات میکنند که بله ما شک کردیم و برای شکاکیت خود دلایل ردیف کردیم و باور کردیم که نه خدایی هست و نه پیامبری و نه برنامه ی چگونه زیستنی از سوی خالقی حکیم….

    به یاد آن مردی افتادیم که تبرش توسط خانمش جا به جا شد اما چون گمان کرد کار پیرمرد است پس در ذهن خود دلایلی را ساخت تا چیزی که تصور میکرد با مدرک به اثبات برسد! غافل از اینکه از ابتدا شک او نادرست بوده است؛ قرآن و دین ما نیز بی نیاز از شکاکان است و هر فردی که تردیدی در حقانیت ان دارد با تحقیق میتواند پی به اشتباه خود ببرد اما عده ای نمیخواهند به سرگردانی فکری و روحی خود پایان دهند…

    موضوعات: براي همه, براي طلاب  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1396-12-09] [ 01:53:00 ب.ظ ]





      آدم کسی نباش!   ...

    خوب من! به جز خدا همدم کسی نباش
    بی خبر ولی دمی از غم کسی نباش

    قدر و قیمت تو هست از شماره بیشتر
    محو ثروت زیاد یا کم کسی نباش

    هر کسی که با تو گفت: عمر و هستی منی
    ذره ای یقین نکن، عالَم کسی نباش

    چون دم مسیح باش، دم بدم نفس ببخش
    یک نفس ولی ملول از دم کسی نباش

    شاد باش و شاد کن، سرخوشی زیاد کن
    سور و سات جشن شو، ماتم کسی نباش

    سرخمیدگان اگر یافتند نام و نان
    خوش به حال شان! ولی در خم کسی نباش

    هر چه گفته ام بدان معنی اش غرور نیست
    خاک پای خلق باش، آدم کسی نباش!

    ✍ افشین علا، مهر96

    موضوعات: براي همه  لینک ثابت



     [ 01:23:00 ب.ظ ]





      بیچاره کیست؟   ...

    بیچاره منم که خدای کرَم را رها کردم
    و دست، پیش کسانی دراز کردم
    که چماق منّتشان را هرگز پایین نمی‌گذارند
    هم پیش از آنکه عطا کنند، هم پس از آن
    بارها با این چماق بر سرم می‌زدند.
    من عطاهای بی‌مسئلت و بی‌منّت تو را ندیدم
    و بار منّت غیر تو را کشیدم
    و هیچ گاه نگاهم را به درِ باز کرم‌خانه‌ات ندوختم.

    بیچاره منم که زیبایی تو را ندیدم و به زشتی خو کردم.
    بلندای تو را ندید گرفتم و به پستی چشم دوختم.
    از عظمت تو غافل شدم و کوچکی‌ها سرم را گرم کرد.
    به وسعت بیکران تو پشت کردم و اسیر تنگنا شدم.
    شاهراه تو را گم کردم و در بیراهه‌ها لغزیدم.
    لبخند تو را قدر ندانستم و اخمِ‌ «غیر»، روزی‌ام شد.
    نوازش‌های تو را سپاس نگزاردم
    و پتک‌های پی در پی نامهربان‌ها نصیبم شد.
    آوای نرم و لحن دلبرانه‌ات را پشت گوش انداختم
    و سکوت پرهیاهو و دهشت‌زای تنهایی انیس گوشم شد.
    نگاه پر از معنایت را سرسری گرفتم.
    نگاه‌های خیرۀ بی‌معنا سبز شد پیش رویم.
    امّا تو مرا رها نکردی آقا!
    باز هم ایستادی، چشم برنداشتی از من، منتظر نشستی
    تا باز هم چارۀ من بیچاره باشی.
    ? بیچاره نیست کسی که تو چاره‌اش می‌شوی
    و من دیگر بیچاره نیستم؛ زیرا تو را در کنار خودم می‌بینم.
    دست نوازشت روی سرم
    تیر لبخندت، رها به نشانۀ قلبم
    دام نگاهت گسترده بر سر راهم
    نور حقیقتت راهم را تا ابد روشن کرده
    کشتی کهکشان‌پیمایت
    لنگر انداخته پهلوی اسکلۀ بی‌رفت و آمدِ قلبم.
    دست لطیفت دراز شده به سوی من
    صدای گرم و لحن مهربانت می‌نوازد گوشم را
    آقا!
    بیچاره نیست کسی که تو چاره‌اش باشی.

    موضوعات: براي همه, براي تو دوست  لینک ثابت



    [سه شنبه 1396-12-08] [ 11:22:00 ب.ظ ]





      كتاب يحيي روزنوشت طلبه   ...

    #معرفی_کتاب

    «کتاب یحیا»، داستانی است بر اساس روزنوشت‌های یک روحانی که در ایام ماه مبارک رمضان به دیار شهید‌میرزا کوچک‌خان سفر کرده است. نویسنده کوشیده ضمن پرورش این روزنوشت‌ها، براساس ساختاری که متضمن داستان‌گویی باشد، به اصل متون نوشته شده و توالی داستانی مستتر در آن‌ها که طرح اصلی داستان را به او ارائه کرده است، وفادار بماند. همین امر، باعث شده است که متنی قوی و استخوان‌دار از دل این روز نوشت‌ها آفریده شود.
    از سوی دیگر نویسنده، در تلاش است زوایایی ناشناخته از زندگی روحانیونی را به نمایش بگذارد که بدون هیچ چشم‌داشتی و با عشق به دین و اهل‌بیت (علیه‌السلام)، عطر اسلام و مذهب را در اقصا نقاط کشور می‌پراکنند و نشان می‌دهد که زندگی و جامعه‌شناسی مخصوص این قشر بزرگ دینی، تا چه حد می‌تواند پیچیده‌ترین مشکلات، چالش‌ها، اختلافات و سوء تفاهم‌های مردمان جامعه را در لفافه‌ای از دعا و متون ناب دینی و مذهبی حل و فصل نماید.
    روحانی‌ای که 30 روز ماه مبارک، به آستان مردمی تشرف یافته که در عین سادگی، پیچیدگی‌ها و ساختار جامعه‌شناختی خاص خود را داشته و ایجاد تعامل و هم‌افزایی نزد آنان با بهره‌گیری از روش‌های به‌روز مذهبی، کاری سهل و البته پیچیده و ممتنع است؛ همین امر، باعث به وجود آمدن داستانی تازه به لحاظ مضمونی و با اهمیت از منظر محتوایی شده است که خوانندگان اثر، در مواجهه با آن‌ها، به این نکات پر اهمیت و به قولی باریک‌تر از مو، پی خواهند برد.
    داستان به‌صورت خطی پیش می‌رود، بکارگیری این تمهید موجب شکل‌گیری ارتباطی مستقیم بین مخاطب و داستان و همراه شدن خواننده با روایتی برخوردار از ضرب‌آهنگی متناسب است که به خلق ارتباطی درونی برای همراهی بهتر با اثر شده است. با توجه به حال و هوای خاص حاکم بر ماه رمضان و خاطره‌انگیز بودن روزهای روزه‌داری در این ماه مبارک و مناسبت‌های مختلفی که در طی این ایام وجود دارد، موقعیتی را فراهم ساخته تا مخاطبان برای گره‌گشایی از رویدادهای داستانی، با هیجان بیشتری داستان را دنبال کنند؛ چنانکه با رسیدن به سه روز واپسین داستان، نفس‌ها را در سینه‌ها حبس شده و بغض فروخورده در گلوی خوانندگان را در نهایت خلوص نیت، می‌ترکد. بی‌شک رسیدن به چنین نقطه‌ای بازگوکننده اوج همراهی و همدلی خوانندگان با داستان، شخصیت‌های ملموس و درون‌مایه جذاب و پرکشش آن است.
    .

    موضوعات: براي همه, براي طلاب  لینک ثابت



     [ 10:11:00 ب.ظ ]





      براي مدافعان حرم   ...

    برای #مدافعان_حرم
    #محمد_رسولی

    خوشا سری که سرِ دار آبرومند است
    به پای مرگ چنین سجده ای خوشایند است

    چه دیده است در آن سوی پرده ی هستی
    کسی که روی لبش وقت مرگ لبخند است

    به سن و سال، به نام و نشان نگاه مکن
    شناسنامه ی سرباز نقش سربند است

    زبان مشترک نسل های ما عشق است
    ببین سلاح پدر روی دوش فرزند است

    ز جاهلان سخن ناشناس بی مقدار
    بپرس قیمت خون عزیزشان چند است؟!

    مدافعان حرم پای جانفشانی شان
    بدان که چیزی اگر خورده اند، سوگند است

    خوشا به حال شهیدان که سربلند شدند
    که مرگِ غیر شهادت ز خویش شرمنده است

    موضوعات: براي همه  لینک ثابت



     [ 06:32:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.
     
     
    مداحی های محرم