بهارسمنان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.



جستجو








کاربران آنلاین

  • زفاک
  • خادم المهدی
  • متین






  • آمار

  • امروز: 384
  • دیروز: 794
  • 7 روز قبل: 2497
  • 1 ماه قبل: 8516
  • کل بازدیدها: 365879





  • وبلاگ های من





    رتبه





      لالایی خدا#صوت   ...

    #لالایی_خدا

    #سوره_بقره آیات 21 تا 22

    #محسن_عباسی_ولدی

    با تشکر از گروه “نسیم قدر” که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن.

    موضوعات: براي خدا, براي همه, براي طلاب  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1397-10-26] [ 09:25:00 ب.ظ ]





      نزول سوره‌ی هل اتی   ...

    در این ایام، خاندان #امامت از کبیر و صغیر برای وفای به نذر، روزه گرفتند و قوت افطار را شب اول به #مسکین و شب دوم به #یتیم و روز سوم، با آن که بدن‌ها از گرسنگی می‌لرزید، راضی نشدند #اسیر کافری که دست به درگاهشان دراز کرده بود، نا‌امید برگردد؛ و به آن ایثار، رحمت رحمانیه خدا را بر مسلمان و کافر، نشان دادند.

    … #حسنین (علیهما‌السلام) از گرسنگی می‌لرزند و #فاطمه (سلام‌الله‌علیها) با چشمان به گودی نشسته، در حال نماز به راز و نیاز با خداوند متعال است؛ در همان حال، جبرئیل سوره ی انسان را نازل کرد.

    اعاظم علمای مسلمین و محدثین معترف هستند که «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ، إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا»
    «و غذا را در عین دوست داشتن(و نیاز)، به مسکین و یتیم و اسیر انفاق می کنند. [ و می گویند: ] ما شما را فقط برای خشنودی خدا اطعام می کنیم و انتظار هیچ پاداش و سپاسی را از شما نداریم.» (انسان 8و9) در شأن این خاندان نازل شد.

    ? خداوند در این سوره که سوره ی انسان نامیده شده است، غرض از خلقت انسان را که حامل امانت خداوند سبحان است، در عمل این ابرار نشان داد که چگونه از خود گذشته، با خلق خدا برای رضای خدا، نهایت رأفت و رحمت را نشان دادند و به عروج به مقام إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ به جایی رسیدند که خدا در این سوره به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «وَإِذَا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیمًا وَمُلْکًا کَبِیرًا» « و چون آنجا را ببینی ، نعمتی فراوان و کشوری بزرگ بینی».

    ? وظیفه شیعیان در تعظیم دهه #غدیریه
    آیت الله العظمی وحیدخراسانی
    #کلام_فقیه #غدیر #اهلبیت

    موضوعات: براي خدا, براي همه, براي تو دوست  لینک ثابت



    [سه شنبه 1397-06-13] [ 12:41:00 ب.ظ ]





      مقصود از تفسیر قرآن به قرآن علامه طباطبایی (ره)   ...

    آیة‌الله مصباح یزدی

    ? آیا وقتی مرحوم علامه طباطبایی می‌فرماید ما باید به خود قرآن استناد کنیم، یعنی این روایات و قرائن را کنار بگذاریم؟ آیا احتمال داده می‌شود که ایشان چنین منظوری داشته باشند؟!

    ? آیا وقتی قرآن می‌فرماید: «و مما رزقناهم ینفقون» یا «آتوا الزکوه»؛ زکات به چه معنا و چه مقدار است؟ کسی که فرضاً روزی یک میلیارد دلار درآمد دارد،‌ اگر در سال یک دلار انفاق کرد، می‌تواند بگوید: آیه «آتوا الزکاه» بیش از این نگفته است که زکات بدهید، و مقداری برای آن مشخص نکرده است؟! آیا این‌گونه می‌توان قرآن را تفسیر کرد؟

    ? حقیقت این است که تفسیر چنین آیاتی را باید از جای دیگر فهمید. در روایات ما به این نکته‌ها اشاره شده است. گاهی درباره این مسایل از ائمه اطهار‌ علیهم‌السلام سؤال می‌کردند و حضرات معصومین‌ علیهم‌السلام می‌فرمودند: همان‌طوری که قرآن اصل نماز و زکات را بیان کرده و تفصیل آن را به عهده پیغمبر گذاشته است، بعضی مسایل دیگر هم هست که اصل آن را بیان کرده و در مقام بیان تفصیل آن نبوده است. در چنین مواردی نمی‌توان گفت: باید برای فهم این آیه، از جای دیگر قرآن استفاده کرد.

    ? فهم یک آیه، فهم چیزی است که آن آیه در مقام بیان آن است. پس اگر برای تفسیر قرآن، از روایات استفاده کنیم بدین معنا است که برای تبیین و تفصیل تعالیم و احکامش از آن‌ها استفاده کرده‌ایم…

    موضوعات: براي همه  لینک ثابت



    [سه شنبه 1397-04-12] [ 12:42:00 ب.ظ ]





      آرزوى فطرت چيست؟   ...

    ? آیت الله حائری شیرازی رحمه الله علیه ?
    ? دعاهای نقل شده در قرآن، خواسته های «فطرت» هستند ?
    دعاهایی که انبیاء می کنند وقتی در قرآن نقل می شود، به معنای یک قضیه ای در گذشته نیست. اینها برای همه انسان ها در همه زمان ها و مکان هاست. همه فطرت ها این را می خواهد. یعنی «انسان» این دعاها را می کند نه «ابراهیم». چون وقتی شما ابراهیم و اسماعیل را سخنگوی فطرت شناختید، پس آنچه را که از زبان آنها نقل می شود، زبان حال فطرت است. وقتی می گوید: « ربنا و اجعلنا مسلمین لک » یعنی هر فطرت انسانی دلش می خواهد که مسلم به آن معنا شود و این در نهاد هر انسانی هست. پس حتی دعاهایی که در قرآن نقل شده، صرفاً دعای واقع شده در یک مورد خاص نیست. وقتی اینها از فطرتشان این دعا بر می خیزد معنایش این است که «فطرت» خواسته اش این است. آرزوی فطرت این است.

    موضوعات: براي همه  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1397-02-05] [ 02:00:00 ب.ظ ]





      گفتاری «مهم» در باب نقد رهبری   ...

    ?آیت الله حائری شیرازی?

    چرا اگر کسی به کسی نسبت زنا داد و چهار شاهد بر آن اقامه نکرد، بایستی هشتاد شلاق بخورد و شهادت او بعد از آن قبول نشود و او عندالله فاسق شمرده شود؟ در حالیکه می دانیم طرف، فساد اخلاق [را واقعاً] مشاهده کرده و برای مبارزه با فساد، [این] نسبت را داده است! هر انسانی و هر مسلمانی بر اساس انسانیت و یا اسلامیت، تحت حکم عام «کلکم راع و کلکم مسئول» [می باشد و] نسبت به دیگری، حالت داور فوتبال دارد که کارت زرد و سرخش اعتبار دارد. [ اما: ]
    «ان الله جعل لکل شیء حداً و جعل علی کل من تجاوز الحد حداً»
    (همانا خداوند برای هر چیزی حدی قرار داد و برای هرکسی که از آن حد تجاوز کند [نیز] حد قرار داده است)

    آنکه به دیگری نسبت زنا داد، بدلیل آنکه می خواسته با فساد مبارزه کند، کارت زرد یا سرخ خود را نشان داده است. این همان «حدّی» است که خداوند برای هر چیزی قرار داده است. زنا، محکوم بوده و «نسبت دهنده»، برای مبارزه با فساد قیام کرده. اما چون چهار شاهد ندارد، از «حدّ» تجاوز کرده است و برای متجاوز از حدّ، حدّ شلاق و مجازات های مدنی دیگر وضع شده؛ زیرا متهم، حقوق مدنی دارد. تا چهار شاهد بر علیه او شهادت ندهند، حرمت او محفوظ است و «نسبت دهنده»، حرمت شکنی کرده و «بند تسبیح» را خواسته پاره کند؛ [لذا] هشتاد شلاق و عدم قبول شهادت او، کوتاه کردن دست اوست. دیواری باید حائل میان «نقد» و «تخریب» باشد. اگر قرار است «نقد» آزاد شود، باید حد مجازات «تخریب» مشخص شود و اجراء گردد و الّا مصونیت «بند تسبیح نظام» در خطر پارگی قرار می گیرد.

    در ماشین، ترمز در اختیار راننده است و در فوتبال، کارت سرخ و زرد در اختیار داور است؛ [اما] در قطار، ترمز در اختیار همگان است. در ادیان الهی نیز، کارت سرخ و زرد در اختیار همگان است و همه وظیفه ی امر به معروف دارند. در قطار، هرکس بی جهت ترمز قطار را بکشد جریمۀ نقدی دارد. پس باید برای کاربران کارت های زرد و سرخ، حد و حدودی تعریف شود و برای متجاوز از حدّ، جریمه ای مقرر گردد. در مسالۀ نقد رهبری باید توجه داشت که [همانطور که] نقد و تخریب در مورد فرد، دیوارِ بلندِ هشتاد شلاق را در پی داشت؛ پس در امر رهبری، تخریب، مجازات تخریبِ همه افراد را در پی دارد؛ چون «همه» به هم می ریزند و «همه» آسیب می بینند.

    در فوتبال، نقد هریک از بازیکن ها امر رایجی است. اما نقد داور پیامدهای کمرشکن برای نظام فوتبال دارد. زیرا ابهت و کاریزمای شخصیت اوست که فوتبال را با ابهت و ممتاز می کند. داور باید نقش الماس را در شیشه بری داشته باشد. چندین نسل از شیشه برها از یک الماس استفاده می کنند؛ خط می اندازد و خط بر نمی دارد!
    آیا در جامعه هم خط انداختن و خط بر نداشتن بدلیل صلابت مسئولان است یا به حریمی است که به کمک قوانین حمایتی برای آنها قائل می شویم و یا به هر دو دلیل؟ شکی نیست که اگر صلابت خود مسئولین نباشد، صیانت قوانین حمایتی به تنهایی کارساز نیست و اگر صیانت قوانین حمایتی نباشد، صلابت به تنهایی امنیت شغلی برای مسئول فراهم نمی آورد. هرکس به فراخور اهمیت کارش نیاز به «صلابت کسبی» و «حرمت قانونی» دارد.

    داور را مجموعه ای از کارشناسان به صورت محرمانه نقد می کنند. اگر نقد آنها نباشد، اصلاح امر داوران و رفع کاستی های آنان، جامۀ عمل نمی پوشد و اگر رسم شود که همه داور را نقد کنند، داور شایسته، ایمنی نخواهد داشت و قبول مسئولیت نمی کند و بازیکن ها وقتی دیدند به جای نقد خودشان، نقد داور امکان پذیر است به جای اصلاح خود به تخریب داور می پردازند و اصلاح نمی شوند.
    «استبداد»، اصرار بر راه کج و غلط است وگرنه «صلابت» در راه صحیح، به هیچ وجه استبداد نیست. نباید فراموش کنیم که دشمن کارهای زشت خود را در قالب برنامه های قشنگ به فروش می رساند. «سمّ قاتل آزادی و شرافت» را در بسته بندی شکیل به عنوان «راه برای مبارزه با استبداد و خودکامگی» عرضه می کند.

    در قضیه نقد رهبری نباید جوانان فریب ظاهر قضیه را بخورند و به خاکی بروند. نگاه کنید مسأله غیبت و ظهور را. امام یازدهم مورد سؤال و نقد واقع می شود که اموالی که از طرف بزرگان شیعه خدمت ایشان ارسال شده کجا مصرف شده است؟ امام در جواب می گوید: «اگر امامت امر مستمری است و شما به آن پایبندید چرا این سؤال از اجداد من نشد؟» و از آن پس، دستور می دهد پرده سیاهی در اتاق ملاقات نصب شود و شیعیان از پشت پرده با آن حضرت گفتگو می کنند و از آن زمان غیبت آغاز شد.

    اخیراً که مردم از خواب غفلت بیدار شدند و امام امت به عنوان وکیل امام زمان روی کار آمد، جنگ هشت ساله این همه شهید و مجروح داد و با قبول قطعنامه پایان یافت و امام تمام مسئولیت آن را به عهده گرفت. همه خانواده شهداء و دیگران به نفع امام راهپیمایی و تجدید بیعت کردند. باید مواظب «کلمه حق یراد بها الباطل» بود.

    موضوعات: براي همه, براي وطنم  لینک ثابت



    [سه شنبه 1397-01-21] [ 06:03:00 ب.ظ ]





    1 3

      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.