#به_قلم_خودم
اپیزود نمیدانم شماره چندم.
این روزهایم شده پر از عطر وانیل و گرد آردی که مینشیند، روی صورت و لباسهایم وقتی که الک را میتکانم.
تخممرغها هم به زیبایی سقوط میکنند کف کاسهی استیل.
زمانه هم مثل همزن دور میگیرد و میچرخد.
شکلات تلخ را مینشاند به کامت یا شیرینی شکر دلت را میزند.
ظرافت و ذوق را باید دوبله حساب کنی. برای کاری که عاشقش هستی، تاوان عشق سوختن و گرفتگی کمر را هم میطلبد.
کار را که تحویل میدهی، لبخند رضایت مشتری قوت میدهد به پاهای سخته و گرفتهات.
برق چشمان دخترکم که از این بزم شیرین برای خودش هم سهمی میبیند دلم را میبرد به نا کجا آباد.
روز نوشت یک قناد طلبه و یا یک طلبهی قناد.
پ.ن: سومین کیک تولدی که ساختم.
[شنبه 1400-03-01] [ 12:02:00 ق.ظ ]