بهارسمنان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31




سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.



جستجو








کاربران آنلاین

  • متین
  • دهقان






  • آمار

  • امروز: 273
  • دیروز: 281
  • 7 روز قبل: 529
  • 1 ماه قبل: 7812
  • کل بازدیدها: 357363





  • وبلاگ های من





    رتبه





      غمت نباشه   ...

    ولادت مبارک

    موضوعات: براي خدا, براي همه, براي تو دوست  لینک ثابت



    [سه شنبه 1400-04-01] [ 09:43:00 ق.ظ ]





      من گدای مشهدم   ...

    #دهه_کرامت #امام_رضا_علیه_السلام
    #امام_رضا #مشهد #مشهد_مقدس #مشهدالرضا #زیارت #زیارت_امام_رضا #زیارت_مجازی #پویانفر
    #کلیپ #سلام
    پ.ن:تهیه و تنظیم توسط دخترگلم?

    موضوعات: براي خدا, براي همه, براي تو دوست  لینک ثابت



    [شنبه 1400-03-29] [ 05:39:00 ب.ظ ]





      سکوت، نرفتن   ...

    اگر به تو اجازه می‌دادند یک روز هر سفری که خواستی بروی کجا می‌رفتی؟
    ناگاه چشمم خورد به آخرین پیام‌های دخترکم در کشف و شناخت دوست و هم‌مدرسه‌ای مجازی‌اش در شبکه‌‌ی شاد.
    دوستش نوشته بود، کربلا
    من که زیاد رفتم تو چی؟
    ….
    جوابی نداشت بدهد، در پس این پاسخ.
    زیاد رفتن‌های دوستش، اشتیاق و نرفتن‌های او را بلعید.
    سکوت ممتد، سکوت پی‌در پی.
    برای دخترک سیزده ساله‌ام سخت بود و برای من سخت‌تر.

    موضوعات: براي خدا, براي همه, براي من  لینک ثابت



    [سه شنبه 1399-10-23] [ 12:39:00 ق.ظ ]





      عمه خانم   ...

    توفیق اختیاری با من رفیق و یار شد، تا همراه همسرم برای انجام کار اداری به قم بروم.
    صحن خلوت بود به جز چند تایی که برای زیارت آمده بودند درست مثل من.
    بی مقدمه تق زدم زیر گریه دلم از دوری تنگ‌تر شد. شانه‌هایم می‌لرزید، یک دل سیر حرف زدم و بانو شنید. عمه جان، بی‌بی، خانم درد و دل بقیه را هم می‌شد فهمید از طرز صدا کردنشان. غبطه خوردم به حال گنجشک‌هایی که تا نزدیک در ورودی می‌پریدند، اما من و دستانم از شبکه‌های ضریح دور بودیم.
    نایب‌الزیاره بودم.

    موضوعات: براي من  لینک ثابت



    [دوشنبه 1399-05-20] [ 02:32:00 ب.ظ ]





      کالسکه‌ی زائر   ...

    400

    بار سفر را نبستم، اما دلیلی شدم برای شادی زائری که از منصرف شده بود. نگران بود اگر کالسکه برای کودک دو ساله‌اش گیر نیاورد دیگر نمی‌تواند برود. گفتم:«من کالسکه دارم بیا ببر» ذوق زده خدا را شکر می‌کرد.
    بعد از ظهر که شد از انباری پشت‌بام کالسکه را بیرون کشیدم، تا دستی به سر و رویش بکشم.
    چند سال قبل، زمانی که هنوز خبری از آمدن دختر جان نبود، مادرم کالسکه را از کربلا خریده‌بود، برای نوه‌‌ی مغز بادامش.
    چند روز دیگر کالسکه راهی می‌شود، به همان‌جایی که 12سال قبل از آن‌جا آمده بود.
    دخترم عروسک‌‌هایش را نشانده توی کالسکه و این‌طرف و آن‌طرف خانه می‌دود. انگار دارد چرخ‌های کالسکه را تمرین می‌دهد برای مسیری طولانی که قرار است طی کند.
    باز هم من جا ماندم.

    موضوعات: براي من  لینک ثابت



    [یکشنبه 1398-07-14] [ 10:08:00 ب.ظ ]





    1 2

      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.