چه‌قدر برف آمده. زمستان، خودی نشان داده. مردم خوشحال‌اند. آشتیِ زمستان با آنها اگر چه به زحمتشان انداخته امّا لبخند رضایت را روی لبشان نشانده. الآن باید سرد باشد باید برف ببارد باید زمین یخ بزند باید نفس که می‌کشیم از دهانمان بخار بیرون بزند. این را می‌فهمیم و حالا خوشحالیم با برف و زمین یخ زده. امّا کاش می‌فهمیدیم که زمین باید تو را داشته باشد تو باید در کنارمان باشی ما باید صدای نفست را بشنویم ابرها باید از مقابل خورشید وجودت کنار بروند. تو باید بتابی. آقا! چرا ما خوشحالیم از رو نشان دادن زمستان، بی‌تو چرا می‌خندیم از آمدنِ برف، بی‌تو چرا دلمان خوش است به سرما، بی‌تو چرا نگاهمان برق می‌زند از یخ زدن زمین، بی‌تو اصلاً چرا نفس می‌کشیم، بی‌تو چرا بی‌تو؟ چرا بی‌تو؟ چرا بی‌تو؟ ما را ببخش برای این همه بی‌تو زندگی‌ کردن. شبت بخیر خورشیدترین! #بهانه_بودن #شب_بخیر #محسن_عباسی_ولدی

موضوعات: براي همه  لینک ثابت



[دوشنبه 1396-11-09] [ 11:08:00 ب.ظ ]