چقدر فرق است میان فاطمه‌ای که تو یادمان می‌دهی و فاطمه‌ای که یادمان داده‌اند. با فاطمه‌ای که ما یاد گرفته‌ایم تنها می‌شود روضه‌های آتشین خواند و سوخت با فاطمه‌ای که تو یادمان می‌دهی می‌شود خورشید شد و عالمی را گرم کرد. عمر فاطمۀ ما هفتاد و پنج روز و اگر زیاد باشد نود و پنج روز است اما فاطمۀ تو پیش از این که عالمی آفریده شود آفریده شد و هنوز هم زنده است و نور می‌افشاند به عالمی که تاریکی هوس بر آن حکومت دارد. ما با فاطمه‌ای که داریم چند روزی در سال همنشین می‌شویم آن هم برای اشک ریختن و بر سینه زدن اما فاطمۀ تو لحظه‌ای از زندگی جدا نمی‌شود تو تمام ایام سالت را با فاطمه‌ای که داری فاطمیه کرده‌ای. برای فاطمۀ تو تنها نباید روضه گوش داد شنیدن روضه بهانۀ باز شدن گوش‌ها برای شنیدن مرام فاطمه است. اشک ریختن برای فاطمۀ تو راه را باز می‌کند برایِ مثل نقل و نبات جان ریختن روی سرش فاطمۀ ما و تو هر دو میان دیوار و در مانده‌اند اما فاطمۀ تو پشت در خانه‌ات نمانده و فاطمۀ ما سال‌هاست که پشت در مانده و به خانۀ ما راهی ندارد. تو هم برای فاطمۀ میان در و دیوار مانده اشک می‌ریزی و هم برای فاطمه‌ای که سال‌هاست پشت در مانده و به خانه‌مان راهش نمی‌دهیم. #بهانه_بودن #فاطمیه #محسن_عباسی_ولدی

موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



[چهارشنبه 1396-11-11] [ 02:26:00 ب.ظ ]