بهارسمنان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.



جستجو








کاربران آنلاین







آمار

  • امروز: 112
  • دیروز: 445
  • 7 روز قبل: 5068
  • 1 ماه قبل: 9092
  • کل بازدیدها: 369073





  • وبلاگ های من





    رتبه





      قصیده ای در سوگ گل یاس   ...

    ? ?
    از بس که بود مثل محمد، شمایلش
    گویی نهاد، آینه ای در مقابلش

    تنها نه زن، که خالق هستی ز نور خویش
    بخشیده بود جوهر انسان کاملش

    دریای بیکرانه ی عصمت که در جهان
    تنها علی رسید به ادراک ساحلش

    اوصاف او به سوره ی کوثر خلاصه شد
    زیرا به وحی نیز نگنجد فضائلش

    اعجاز، واژه ایست که زهراست آیتش
    معراج، مزرعی است که زهراست حاصلش

    روز ازل مراد “الست بربکم”
    بار امانتی است که زهراست حاملش

    تنزیل اگرچه قدر ز مُنزِل گرفته است
    نازد به خود که خانه ی زهراست مٓنزلش

    آل عبا اگر ز محمد، مقام یافت
    زهراست ثقل دایره و شمع محفلش

    حیدر ” ولی” و حضرت زهراست حامی اش
    میزان، علی و حضرت زهرا معادلش

    نازم به خانه ای که در آن جن و انس را
    اذن دخول نیست چو زهراست داخلش

    نازم به قامتی که ملک رشک می برد
    بر تار و پود چادر او در نوافلش

    نازم به دامنی که نبی سر بر آن گذاشت
    در ناملایمات، پی رفع مشکلش

    از کودک گرسنه ی خود کرد نان، دریغ
    تا نگذرد گرسنه از آن سفره، سائلش

    جاری چو زمزم است ولی مروه و صفا
    هرگز نمی رسند به طی مراحلش

    قبرش نهان شد از نظر خلق تا ز آه
    هر دم به جای گُل ندمد آتش از گِلش

    جانم فدای یاس کبودی که از نظر
    در روز حشر نیز نهان است محملش

    جانم فدای ماه منیری که در سفر
    عاجز شد آفتاب ز سیر منازلش

    گر شهره شد حسن به کرامت، ز مادر است
    جود و کرم نمی ست ز بحر خصائلش

    در اهتزاز مانده اگر بیرق حسین
    بسته ست دست حضرت زهرا حمایلش

    زهراست تکیه گاه پسر در مصائبش
    زهراست نوحه خوان پسر در مقاتلش

    زینب، اگر گرفت به صحرای کربلا
    سکان به کف، سکینه ی زهراست در دلش

    ام البنین اگرچه ابوالفضل پرورید
    از شیر خود، عنایت زهراست شاملش

    نازم به کوثری که تبار رسول از اوست
    ابتر، اگرچه خواند ز کین، ابن وائلش

    گرگان پس از شهادت او نیز در کمین
    تا ریشه کن کنند تبار و سلاسلش

    نامحرمی و ضربه به پهلوی فاطمه؟!
    شکر خدا که شد در و دیوار، حائلش

    وای از دمی که شکوه کند نزد مصطفی
    در روز حشر، حضرت زهرا ز قاتلش

    وای از دمی که شرم زند شعله بی امان
    نزد رسول، بر جگر خصم جاهلش

    ما لعن بر جماعت غاصب نمی کنیم
    زیرا فدک نبود و فلک نیز قابلش

    این شکوه را چو یوسف زهراست مدعی
    موکول می کنیم به دیدار عاجلش

    ✍ افشین علا، 96/11/30

    موضوعات: براي همه, براي تو دوست  لینک ثابت



    [دوشنبه 1396-11-30] [ 11:18:00 ب.ظ ]





      چاره اي براي واژه ها   ...

    ‍ ▪️◾️چاره‌ای برای واژه‌ها◾️▪️

    مادر!‌
    وقتی از تو می‌نویسم، احساس می‌کنم کاغذِ زیر دستم خیس می‌شود.

    واژه‌ها وقتی به نام و یاد تو می‌رسند، اشک می‌ریزند و هرچه قلم در آغوششان می‌گیرد، آرام نمی‌گیرند.

    واژه‌ها ابرِ بهارند و ناله‌های تو رعد؛ و مصیبت تو، برق این ابرهاست که واژه‌ها چنین به یاد اشک‌های تو، پاییزی می‌بارند.
    برای همین است که مصیبت تو را نمی‌توان نوشت.

    وقتی از تو می‌نویسم، باید دلم را سنگ ‌کنم که تاب بیاورد توصیف مصیبت تو را.
    به فرض که چاره‌ای برای دلم یافتم، تو بگو واژه‌ها را چه چاره کنم؟

    ?واژه‌های خیس؛ قصه‌ی ناتمام مادر‌.

    #واژه‌های_خیس
    #مادر
    #محسن_عباسی_ولدی

    موضوعات: براي همه, براي تو دوست  لینک ثابت



     [ 10:31:00 ب.ظ ]





      مداحی فاطمیه   ...

    ◾️شعر و واحد زیبای فاطمیه با صدای حاج محمود کریمی

    بر طاق آسمان نجف نام فاطمه است
    بالای آستان نجف نام فاطمه است

    حتی اذان صحن علی چیز دیگری است
    سر تا سر اذان نجف نام فاطمه است

    فهمیده‌اند که روزی این شهر دست کیست
    دیدم به هر دکان نجف نام فاطمه است

    این شهر ملک حضرت زهراست مهر اوست
    هر جا روی میان نجف نام فاطمه است

    جان مدینه جان جهان نام مرتضی است
    ای جان من که جان نجف نام فاطمه است

    ما را علی به فاطمه اش هدیه کرده است
    بر برگه امان نجف نام فاطمه است

    سوگند بر علی که شرف نام فاطمه است
    انگشتری دُرِّ نجف نام فاطمه است

    1519037705_________96__.mp3

    موضوعات: براي همه, براي تو دوست  لینک ثابت



     [ 09:11:00 ب.ظ ]





      شعرخوانی دروصف حضرت زهرا سلام الله علیها   ...

    ?شعرخوانی احمد بابایی در وصف حضرت زهرا(س)

    ?درک زهرا(سلام الله علیها) شهید می‌خواهد…

    1519052423a63cc1076a31a464516280f599448998.mp4

    موضوعات: براي همه, براي تو دوست  لینک ثابت



     [ 09:08:00 ب.ظ ]





      تا که افتاد روی...   ...

    چندتایی زدند با پا در

    تا که افتاد روی زهرا، در


    گیرم از دست سنگ ها نشکست !!

    چه کند بار شیشه اش با ، در


    همه کج رفته اند …حتی میخ

    همه لج کرده اند …حتی در


    کم نیاورده است ، اما شال …

    کم نیاورده است ، اما در…


    سرش از ازدحام ناچارا…

    یا به دیوار میخورد یا در


    می کشیدند از توی کوچه

    فاطمه را یکی یکی تا در


    دختری داد میزند : بابا

    دختری داد میزند : مادر

    موضوعات: براي همه, براي تو دوست  لینک ثابت



     [ 09:07:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.