‍ ▪️◾️چاره‌ای برای واژه‌ها◾️▪️

مادر!‌
وقتی از تو می‌نویسم، احساس می‌کنم کاغذِ زیر دستم خیس می‌شود.

واژه‌ها وقتی به نام و یاد تو می‌رسند، اشک می‌ریزند و هرچه قلم در آغوششان می‌گیرد، آرام نمی‌گیرند.

واژه‌ها ابرِ بهارند و ناله‌های تو رعد؛ و مصیبت تو، برق این ابرهاست که واژه‌ها چنین به یاد اشک‌های تو، پاییزی می‌بارند.
برای همین است که مصیبت تو را نمی‌توان نوشت.

وقتی از تو می‌نویسم، باید دلم را سنگ ‌کنم که تاب بیاورد توصیف مصیبت تو را.
به فرض که چاره‌ای برای دلم یافتم، تو بگو واژه‌ها را چه چاره کنم؟

?واژه‌های خیس؛ قصه‌ی ناتمام مادر‌.

#واژه‌های_خیس
#مادر
#محسن_عباسی_ولدی

موضوعات: براي همه, براي تو دوست  لینک ثابت



[دوشنبه 1396-11-30] [ 10:31:00 ب.ظ ]