?اندیشه‌های “شاه‌ساز” با رفتن شاه نرفته‌اند/ شاه مؤمن نبود/ امام و رهبری خود را به خدا سپرده‌اند
رهبر معظم انقلاب براساس آیۀ “أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ” می‌فرماید که جهان بر سر یک پیچ تاریخی است و مقصود از این پیچ تاریخی، انتقال قدت از مستکبران به مستضعفان است…

گفتمان امام راحل در عالم کثرت بود؛ عالم وحدت مدنظرشان چه بود؟ درخصوص بیانات ایشان سؤال این است که براساس سخنان ایشان، راه انتقال از عالم کثرت به عالم وحدت چیست؟ صالحان چه کسانی هستند که وارثان عالم و زمین می‌شوند؟

… مراد از صالحان در آیۀ “يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ"، همان واحدین و موحدین است. امروزه اختلاف و نزاع اصلی بر سر گفتمان شرک و گفتمان توحید است. ظلم از آثار شرک است…

گفتمان امام و رهبری همان گفتمان توحید است و آنچه که غرب در حال تزریق به عالم است، گفتمان شرک است. غرب هرچه که می‌کند عین عمل معاویه است، همان‌طور که معاویه اجازه نمی‌داد کسی شرک را تبیین کند ولی با گسترش توحید مشکلی نداشت، غرب امروز هم با تبیین ایمان مشکلی ندارد؛ اما با تبیین شرک به‌شدت مشکل دارد…

کسی با حسین علیه‌السلام بر سر نماز، روزه، حج و… مشکلی نداشت؛ بلکه مشکل با حسین بر سر این بود که پرچم حرکت و ادارۀ جامعه به دست چه کسی باشد…

معرفی رهبر انقلاب به عالم، یک کار توحیدی است؛ زیرا به دیگران این را می‌فهماند که اطاعت از رهبری همان اطاعت از خدا است. علت اینکه خروجی داعش ضرر برای اسلام است این است که اطاعتش از ولایت محل خدشه است…

آنچه امام و رهبری را از حاکمان امروزی عالم اسلام و عالم مسیحی جدا می‌کند این است که ایشان اطاعت از خداوند دارند…

برای نشر توحید ابتدا باید شرک را تعریف کرد. متأسفانه پس از بیرون انداختن شاه از کشور هنوز شاهک‌ها حضور دارند و باید در اندیشه‌ها، آن اندیشه‌هایی که شاه‌ساز بوده و هست حذف شوند و اندیشه‌ای که امام‌ساز است، اندیشه‌ای که مطاع‌ از خداست بیاید…

تفاوت اندیشۀ شاه‌ساز و امام‌ساز در این است که شاه، مؤمن اسمی بود اما رسماً مؤمن نبود؛ درحالی‌که امام قلباً و ظاهراً مطاع و مؤمن بود. شاه بر مردم ولایت داشت و آنها را به ظلمت می‌برد؛ اما امام و رهبری خودشان را به خدا سپرده‌اند. کسی که می‌خواهد در ولایت خدا باشد باید قدرتش را از خدا بگیرد و در راه خدا خرج کند…

روح تمام بیانات امام و رهبری این است که مطالب ایشان برای شرک‌شناسی و راه توحید را نشان دادن بوده و هست. بنده چند توصیه به شما دارم، اول اینکه گفتمان “شرک چیست” را باید در کارهایتان داشته باشید. شما باید شرک را تبیین کنید تا توحید مشخص شود…

تبیین شرک، شاقول شما و استخراج توحید، دیوارکشی بنای شماست. مرکز ایستادگی ما باید با مرکز ثقلمان منطبق باشد. مرکز ثقل ما، خداست و باید برنامه و راهکار ما در حوزۀ جاذبۀ الهی باشد. علت اینکه شرک فرو می‌ریزد این است که مرکز ایستادگی‌اش از مرکز ثقل جدا می‌شود…

باید نیاتتان را الهی و خالص کنید تا بتوانید به‌صورت صحیح و مستقیم رشد بیابید. راه عبور از شرک، اخلاص است و اگر کسی اخلاص داشت، موحد می‌شود، اگر کسی موحد شد، عاشق خدا می‌شود و عشق به خدا، خودپرستی و خودخواهی را از بین می‌برد.

? بیانات در همایش “اندیشۀ راقی"، ۱۷ بهمن ۱۳۹۵.

آیت‌الله حائری شیرازی رضوان‌الله‌علیه?

موضوعات: براي خدا, براي وطنم  لینک ثابت



[چهارشنبه 1396-11-18] [ 11:16:00 ق.ظ ]