بهارسمنان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.



جستجو








کاربران آنلاین

  • زفاک
  • ♡ گوشه نشین حرم ♡
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)
  • سادات طهماسی





  • آمار

  • امروز: 20
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 4123
  • 1 ماه قبل: 10236
  • کل بازدیدها: 371555





  • وبلاگ های من





    رتبه





      سرآمد بود   ...

    #حضرت_زهرا_س_مدح
    #محمدحسن_بیات_لو

    شکوه آمدن و خلقتت سر آمد بود
    میان هرچه که دارد خدا زبانزد بود
     
    همیشه با صفی از آسمانیان جبریل
    به گِرد خانه تان گرم رفت و آمد بود

    تو دخترِ پدری؛ یا که مادری بر او ؟!
    میان دختر و مادر دلش مردّد بود
     
    رسالت پدرت با تو بود پا بر جا
    که بودنت همه ی دلخوشی احمد بود

    برای عرض ارادت به محضرت بانو
    نبی به امر خدا روز و شب مقید بود
     
    ز التماس دو دستم چه زود دل کندی
    تویی که آمدنت خوب و رفتنت بد بود

    موضوعات: براي همه, براي تو دوست  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1396-12-17] [ 01:42:00 ق.ظ ]





      دلا بكوش مطهر بمان و...   ...

    #اخلاقی_و_اندرز
    #علی_اکبر_لطیفیان

    دلا بکوش مطهر بمان و محرم باش
    دخیل چادر دخت رسول اکرم باش

    به تزکیه سپری کن دو روز دنیا را
    بدین طریق به چشم خدا مکرم باش

    عبودیت به صفات ربوبیت برسد
    بیا و عبد خداوند باش ، رب هم باش

    تو جمع عالم دنیا و آخرت هستی
    مباش فکر دو عالم ، خودت دو عالم باش

    مسافریم و از اینجا خلاصه باید رفت
    به فکر رفتن از این نشئه نیز کم کم باش

    ز راه میرسد آن دم که صور را بدمند
    از این به بعد دمادم به یاد آن دم باش

    به سفره خانه ی حاتم مبر نیاز ، اما
    اگر به خانه ی تو آمدند حاتم باش

    اگر درست نکردی ، خودت درست بمان
    کسی به دست تو آدم نشد ، تو آدم باش

    غمی به غصه همسایه هات اضافه نکن
    ولی به غصه همسایه هات مرهم باش

    بگو به زن که زنی فاطمه نخواهد شد
    بگو که لااقل آسیه باش ، مریم باش

    شب زفاف دو رکعت نماز قبر بخوان
    شب زفاف که شد فکر قبر خود هم باش

    چراغ خانه به مسجد رواست نی خانه
    به فکر مسجد و محراب و ابروی خم باش

    گر ایستاده بمیری شهید میمیری
    درست مثل شهیدان چو کوه ، محکم باش

    کلید قفل شهادت بدست گریه توست
    امیدوار به این اشکهای نم نم باش

    آهای امت اسلام ! بهر پیروزی
    دخیل چادر دخت رسول اکرم باش

    موضوعات: براي همه  لینک ثابت



    [چهارشنبه 1396-12-09] [ 08:44:00 ب.ظ ]





      آدم کسی نباش!   ...

    خوب من! به جز خدا همدم کسی نباش
    بی خبر ولی دمی از غم کسی نباش

    قدر و قیمت تو هست از شماره بیشتر
    محو ثروت زیاد یا کم کسی نباش

    هر کسی که با تو گفت: عمر و هستی منی
    ذره ای یقین نکن، عالَم کسی نباش

    چون دم مسیح باش، دم بدم نفس ببخش
    یک نفس ولی ملول از دم کسی نباش

    شاد باش و شاد کن، سرخوشی زیاد کن
    سور و سات جشن شو، ماتم کسی نباش

    سرخمیدگان اگر یافتند نام و نان
    خوش به حال شان! ولی در خم کسی نباش

    هر چه گفته ام بدان معنی اش غرور نیست
    خاک پای خلق باش، آدم کسی نباش!

    ✍ افشین علا، مهر96

    موضوعات: براي همه  لینک ثابت



     [ 01:23:00 ب.ظ ]





      براي مدافعان حرم   ...

    برای #مدافعان_حرم
    #محمد_رسولی

    خوشا سری که سرِ دار آبرومند است
    به پای مرگ چنین سجده ای خوشایند است

    چه دیده است در آن سوی پرده ی هستی
    کسی که روی لبش وقت مرگ لبخند است

    به سن و سال، به نام و نشان نگاه مکن
    شناسنامه ی سرباز نقش سربند است

    زبان مشترک نسل های ما عشق است
    ببین سلاح پدر روی دوش فرزند است

    ز جاهلان سخن ناشناس بی مقدار
    بپرس قیمت خون عزیزشان چند است؟!

    مدافعان حرم پای جانفشانی شان
    بدان که چیزی اگر خورده اند، سوگند است

    خوشا به حال شهیدان که سربلند شدند
    که مرگِ غیر شهادت ز خویش شرمنده است

    موضوعات: براي همه  لینک ثابت



    [سه شنبه 1396-12-08] [ 06:32:00 ب.ظ ]





      با نگاه فرياد ميكرديم   ...

    ✅ رياضت
    ? استاد علی صفایی حائری

    وقتی به باغ می رفتم
    و سیب ها را آونگ می دیدم
    و به یاد مرتاض ها می افتادم.
    که با پا آونگ می شدند.

    به سیبها گفتم.
    در انتظار چه نشسته اید؟؟
    …….. اما از آنها جوابی نیامد

    تا آن روز…
    دیدم درخت ها، پژمرده اند.
    سیب ها در جعبه ها نشسته اند.
    می خواهند، به «شهر» بیایند.

    یک سیب سرخ، از جعبه پایین آمد. جلوی پای من ایستاد.
    و به من گفت.
    ما به یک شاخه، و به چند برگ قانع شده بودیم.
    از شاخه دست نمی کشیدیم.
    آنها که از شاخه، دست کشیدند، پلاسیده، ریختند.
    ما این ریاضت آسمانی را به جان خریدیم.
    تا امروز…

    باغبان آمد سیب را برداشت…
    قطره های شیری سیب،
    در شیار لب هایش می دوید…

    اردیبهشت ۴۹

    و با او، با نگاه فریاد می کردیم(مجموعه اشعار)

    موضوعات: براي خدا, براي همه  لینک ثابت



    [دوشنبه 1396-12-07] [ 05:27:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.