خدا را شکر که دوستت دارم.
من دوستت دارم.
قشنگترین جملهای که میتوانم ادا کنم.
من دوستت دارم.
طرب انگیزترین آهنگی میتوانم بنوازم.
من دوستت دارم.
مستانهترین فریادی که میتوانم بر آورم.
من دوستت دارم.
زیباترین ادعایی که میتوانم بکنم.
من دوستت دارم.
محکمترین ستونی که میتوانم به آن تکیه کنم.
من دوستت دارم.
بلندترین آسمانی که میتوانم تماشایش کنم.
من دوستت دارم.
قشنگترین نقشی که میتوانم روی دلم بکشم.
من دوستت دارم.
غلیظترین شرابی که میتوانم بنوشم.
من دوستت دارم.
تازهترین جملهای که همیشه میتوانم تکرارش کنم.
من دوستت دارم.
قدیمیترین شعری که هیچ گاه کهنه نمیشود.
من دوستت دارم.
امیدبخشترین سرمایهای که میتوانم به آن دل خوش کنم.
و خدا را شکر که دوستت دارم.
این که چرا خدا محبّت تو را در دلم گذاشته
پاسخی هم اگر داشته باشد
من از آن بیخبرم
هر چه هست، یقین دارم که تو را دوست دارم
و محبّتی که از تو به دل دارم
فضل خداست بر من.
بیشک این خدا بود که محبّت تو را در دلم گذاشت
ولی حالا که محبّتت را در دلم گذاشته
«از من چه میخواهد؟»
سؤالی است که باید در پی پاسخش باشم
پاسخش هم یک جمله بیش نیست:
«محبّت تو را در دلم گذاشت تا آنچه را تو دوست داری دوست بدارم».
زندگی در آنچه تو دوست داری خلاصه میشود
و مرگ یعنی فاصله گرفتن از آنچه تو دوست داری.
پس باید گفت که خدا محبّت تو را در دلم گذاشت
تا بروم به دنبال پاسخ این سؤال:
«تو چه چیزی را دوست داری و از چه کسی خوشَت میآید؟»
یافتن پاسخ این سؤال
یعنی شکرگزاری خدا بابت محبّتی که از تو به دلم نهاده.
آقا!
میدانم که صبوری و صبرت فرشتهها را به شگفت آورده
امّا میدانم که من هم شاگرد تنبل کلاس تو هستم
من از اندازۀ صبر تو خبر ندارم
ولی تو از میزان سستی من آگاهی
اگر حال و روز من به قدری خراب است
که حوصلهات را سر میبرم و کاسۀ صبرت را لبریز میکنم
التماس میکنم به خاطر خدا کمی بیشتر صبر کن.
آخرش پاسخ این سؤال را مییابم، خواهی دید
و لحظه لحظۀ زندگیام را با پاسخ این سؤال نفس میکشم خواهی دید.
آخرش یک روز میشوم همانی که تو دوست داری، خواهی دید.
شبت بخیر یار صبورم!
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
[جمعه 1397-07-20] [ 10:37:00 ب.ظ ]