?بیا بیا و زودتر هم بیا
که خدایی که ما به مردم نشان داده ایم
دارد یکی یکی مردم را
فرار می دهد از دین تو.

?بیا بیا و زودتر هم بیا
که ما جنگی راه انداخته ایم
میان مردم و خدا.
مردم، خدای ما را نمی پذیرند
و هر چه با رعب آتش و وحشت دوزخ
می خواهیم خداییِ خدایمان را تثبیت کنیم
نمی شود که نمی شود.

?زودتر اگر نیایی
نمی‌دانم وقتی بیایی
مردم چه می کنند با تو و خدای تو
آخر ما به نام خدای تو
داریم خدای قلابی خودمان را
به خورد مردم می دهیم.
با این آشفته بازاری که ما درست کرده ایم
نمی دانم اگر بیایی و حرف از خدا بزنی
مردم چه خواهند کرد با تو.

?مردم دارند کافر می شوند به خدای نچسبِ ما
و کار تو دارد روز به روز سخت‌تر می شود
زودتر اگر نمی آیی
زبانمان را لال کن
تا توان حرف زدن در بارۀ‌ خدا را از دست بدهیم
یا ما را رسوا کن
تا همه بدانند خدایی که ما به آن نشان داده ایم
بُت خیالی ذهن ماست
اصلاً چنین خدایی وجود ندارد.

?خدای تو مثل و مانندی ندارد
اما خدای ما مثل خود ماست؛ البته کمی بزرگ‌تر.
ما خودمان را باد کردیم و هوا کردیم
بعد آن خودِ بادکرده را
به مردم نشان دادیم و گفتیم:
«این خداست.
سر خم کنید در برابرش.
بترسید از او»

?و مردم هر چه در این خودِ بادکرده ریز شدند
و نگاهشان را تیز کردند
خدا را ندیدند که ندیدند.

?ما مردمی را که از این خدا فراری‌اند
خداگریز نامیدیم
و خودمان را خداپرست.
و فریاد کشیدیم در میان مردم
که تو هم همان خدایی را می پرستی که ما می پرستیم.

?مردم تشنۀ خدای تواند
و از خدای ما خسته اند.
ما هم خودمان از خدای خودساخته مان خسته ایم.
زود باش
تا مردم باور نکرده اند که خدای تو و ما یکی است بیا
که اگر باور کردند
معلوم نیست دیگر منتظر تو بمانند.

موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



[شنبه 1396-10-09] [ 02:53:00 ب.ظ ]