#به_قلم_خودم
#عکس_تولیدی
درُشتترینش را از بین جعبه انتخاب میکنم. دستی بر سر و رویش میکشم و میاندازمش توی کیسه.
سرش را که با چاقو میبُرم، خونش میپاشد به این طرف و آنطرف.
“خون انار گردنِ پاییز است".
با پشت چاقو میکوبم روی آن کاسه از دانههایش پُر میشود.دانههای آبدارش طعمِ ترشی دارند.
چند پر گلپر را توی دستانم میسابم و میپاشم به جانِ دانهها. حالا نوبت نمک است و چند پر نعنا هم آن گوشه.
طعم بهشت میگیرد، این میوهی بهشتی.
[چهارشنبه 1398-08-01] [ 09:29:00 ب.ظ ]