بسم رب الحسین
برای مرد میدان
دلنوشته‌ی دخترم
#به_قلم_خودم

در میدان ایستاده، نگاهش به گرگها و حریصان خاک وطن است. صلابت او دل آنها که با چشم طمع می نگرند می‌لرزاند دلشان را، وجودشان را ،بنیان شان را. نخست به مردم.کودکان در دل اقتدارش را تحسین میکنند لبخندش مصداق آیه الا بذکرالله تطمئن القلوب برای مردم کشورش است. مردم دوستش دارند مردم را دوست دارد به عشقشان شبانه روز در جبهه نبرد می‌کند. آخرین بار چهارشنبه نگاه خانواده بدرقه اش کرد به مقصد بغداد. به خیال دشمن با کشتن سردار می‌تواند شکست میهن ما را ببیند خوش خیال ها نمی دانند تازه تکثیر شده تکثیر در تمام کسانی که روز جمعه سیزدهم دی ماه حوالی 1:20 احساس یتیمی کردند و بغضی ایجاد شد که تا دنیا هست با آنها زندگی می‌کند بزرگ میشود و میشکند ودوباره رشد میکند قلبشان زخم روی زخم شده همواره منتظر انتقام سخت هستند.گاهی با خود فکر میکنم دشمنان مگر جز دو سه تا شخصیت کارتونی قهرمانی دارند که داغ شان را بر دل آنها بگذاریم. شاید شما هم فکر کرده باشید به این موضوع ساده بگویم از ترسویی و بی ارزشی دشمن همین بس که دلش را نداشت رو در رو با او مبارزه کند
حاج قاسم خوش به حالت که مثل علمدار دستانت و مثل ارباب سرت و مثل مادر سادات شبانه دفن شدی.
این روزها که نزدیک سالگرد سردار است. یعنی365 روز است که حاج قاسم را نداریم. 365 روز است روز خوش ندیدیم.
بگذریم،داشتم میگفتم:این روز ها تنها جمله ای که کمی روی داغ دلمان مرهم شده این جمله است: رفته سردار نفس تازه کند برگردد
ان شاءالله…

موضوعات: براي همه  لینک ثابت



[چهارشنبه 1399-10-10] [ 12:09:00 ق.ظ ]