‍ چه کرده‌ای با دل من
و چگونه تسخیر کرده‌ای ذهنم را
که هر کجا می‌روم و با هر که می‌نشینم
همیشه در مقابل چشمانم قرار داری.
تنها هم که می‌شوم
باز هم نمی‌شود تو را از یادم پاک کنم.
اگر مقصدت دیوانه شدنم بود
دیوانه شدم آقا!

چنان یاد تو در ذهنم حک شده
که هر فولادی را سوهان کنند
باز هم توان پاک کردن یاد تو را ندارد
و چنان از محبتت کاخی ساخته‌ام در کوخ دلم
که کوهی اگر روی دلم آوار شود
روی دیوار محبت تو خراشی نمی‌افتد.

این کار، کار توست.
به من اگر بود
حتّی یک لحظه هم یادت نمی‌کردم
و کلبه‌ای از محبت تو
در خانۀ دلم نبود.

حالا که چنین عنایت کرده‌ای
به بی‌سر و پایی چون من
کاش می‌گفتی
تو که این طور مرا دیوانۀ خویش کرده‌ای
چرا از یک شب بخیر دریغ می‌کنی؟
مگر شنیدن یک شب بخیر از زبان تو
برای دیوانه‌ای چون من زیاد است؟

شبت بخیر

#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#محسن_عباسی_ولدی

موضوعات: براي همه  لینک ثابت



[دوشنبه 1396-12-14] [ 12:57:00 ق.ظ ]