سوره الإسراء
وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.
بزرگترین خودآزاری ما آدم ها خاطره بازی ست … در گذشته غرق می شویم و وسط خاطرات دست و پا می زنیم … گاهی با خاطره ای لبخند می زنیم و گاهی بغض میکنیم ، دلتنگ روزها و آدم هایی می شویم که دیگر نیستند … گذشته را مثل یک فیلم هزار بار در ذهنمان مرور می کنیم ، به تماشای خاطرات تلخ و شیرین می نشینیم و حال و آینده را فراموش میکنیم … حسرت روزهایی را می خوریم که تمام شده و هرگز برنمی گردند… چشم هایمان را میبندیم و به گذشته سفر می کنیم برای همین فرصت های زندگی را نمی بینیم و یکی یکی از دست می دهیم … فراموش میکنیم عمق دریای خاطرات انتها ندارد … هر چه بیشتر در خاطرات غرق شویم بیرون آمدن سخت تر می شود … فراموش می کنیم زمان برای هیچکس نایستاده … کاش کسی دست هایمان را بگیرد ، چشم هایمان را باز کند و بگوید: “از خاطرات بیرون بیا، خودآزاری کافیست”
?امیرالمؤمنین(ع) و امامانِ از اولاد او این مناجات را میخواندهاند. دعایی است در سطح ائمه(ع)، یعنی خیلی سطحِ بالاست.
?انسان وقتی این دعا را میخواند، میفهمد که اصلًا روح نیایش در اسلام یعنی چه! در آنجا جز عرفان و محبت و عشق به خدا، جز انقطاع از غیر خدا (نمیدانم چه تعبیر بکنم) و خلاصه جز سراسر معنویت، چیز دیگری نیست، و حتی تعبیراتی است که برای ما تصورش هم خیلی مشکل است:
?الهی! هَبْ لی کمالَ الْانْقِطاعِ الَیک وَ أنِرْ ابْصارَ قُلوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها الَیک…؛ خدایا کمال جدایى از مخلوقات را، براى رسیدن کامل به خودت به من ارزانى کن، و دیدگان دلهایمان را به پرتو نگاه به سوى خویش روشن کن…
?الهی وَ ألْحِقْنی بِنورِ عِزِّک الْأبْهَجِ فَاکونَ لَک عارِفاً وَ عَنْ سِواک مُنْحَرِفاً…؛ خدایا مرا به نور عزّت بسیار زیبایت برسان تا عارف به وجودت گردم، و از غیر تو رویگردان شوم…
سوره الإسراء
وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.