?کوچک اما بزرگ?
?سابقا ماشینها کاربراتی بود. گاهی هر چه استارت می زدی ماشین روشن نمی شد.
بعد از کلی معطلی و وارسی و هل دادن و …. یک مکانیک خوب متوجه می شد سر ژیگلور کاربرات که سوزن بسیار ریزی بود یک آشغال کوچولو گیر کرده و همین باعث شده که بنزین نیاد و پخش نشه و در نتیجه ماشین روشن نمی شد.
?بسیاری از مشکلات خانوادگی به همین قاعده است.
?یعنی بسیاری از ما آدمها با بی توجهی به یک مسأله به ظاهر کوچک، کانون گرم خانواده را سرد و بی روح می کنیم.
?مثلا خانمی که توقع دارد شوهرش بعد از صرف غذا از دست پخت او تشکر کند، خودش هم باید وقتی همسرش از سر کار به منزل بر می گردد با خوشرویی و یک خداقوت و خسته نباشیدِ ناقابل، از او به گرمی استقبال کند.
?یا اگر مردی توقع دارد همسرش در اطاق خواب به نیازهای زناشویی او رسیدگی کند، باید هنگام برخورد با تغییر آرایش و لباس و زیباییهای زنانه ، ابراز احساسات کرده و با جمله هایی مثلِ این لباس چقدر بهِت میاد ، یا چقدر خوشگل تر شدی امروز و نوازش های بصری و کلامی و لمسی، با همسرش برخورد کنه.
✅به اینها میگن کوچک های بزرگ
✳️و یادمان نرود که با بی توجهی های مکرر به این کوچک های بزرگ، اندک اندک و پس از گذشت سالیانی، دیگر از آن گرمی و حرارت، خبری نخواهد بود و انسانها درست مثل مرده ای خواهند شد که با دم هیچ مسیحایی به زندگی بر نخواهند گشت.
?اندک اندک خشک می گردد نهال
?اندک اندک می ستانند آن جمال
♦️اگر دلتان برای زندگی عزیزانتان می سوزد این مطلب را برایشان بفرستید.
[یکشنبه 1396-07-23] [ 12:43:00 ق.ظ ]