#کارهای_من_قبل_از_مرگ
#به_قلم_خودم
برای مسافرت که آماده میشوم ساعت حرکت را میدانم.
اما این سفر هیچ چیزش قابل پیشبینی نیست.
کارهای من قبل مرگ خیلی عجیب نیست، چون مرگ عجیب نیست. میروی و بعد از تو زندگی هنوز جریان دارد، فقط تو جا خالی کردی برای حضور دیگری.
اینها را مینویسم چون همینقدر مرگ به من نزدیک است.
خانه را مرتب میکنم، پردهها را حتما خواهم شست. روی شیشهی ادویهها اسمشان را مینویسم. آشپزی را به دخترم یاد میدهم تا خودش و پدرش گرسنه نمانند.
دفترچهی نوشتههایم و لیست نذریهایی که دلم میخواهد بعد از من ادامه دهند را دم دست میگذارم.
پارچهی کفن برای من کوتاه است باید پارچهای بلندتر بخرم تا کامل مرا بپوشاند.
کیفیت زندگی را، عبادت را بالاتر میبرم، همین.
خوشحالم که دخترم را وابسته به خودم نکردم تا کمتر اذیت شود. شادم که هر از گاهی از جمیع اقوام و دوستان حلالیت میطلبم و امیدوارم حلالم کرده باشند.
شما هم همینطور.
[شنبه 1399-05-11] [ 09:26:00 ب.ظ ]