☁️هوا دارد آرام آرام گرم میشود.
ابرها منتظرند که انتخاب شوند برای سایهبانیات.
ابرها عمرشان طولانی نیست
خوش به حال ابری که در عمر کوتاه خویش
قرعه به نامش میخورد تا سایهبانت شود.
☁️این ابر از وقتی که آب بوده
تا وقتی که خورشید خورده و بخار شده
و آمده روی سر تو تا سایهبانی کند
چه کار کرده که توفیقی چنین پیدا کرده؟
☁️آقا!
به قدری محبّت کردهای در حقم
و به اندازهای محبّت را با غفلت پاسخ گفتهام
که دوست دارم از خجالت تو آب شوم
امّا گویی آب شدن از خجالت تو هم
توفیق میخواهد برای خودش.
☁️من که خوب نشدم
و هر چه تو را در انتظار نگه داشتم، حالم بهتر نشد
میشود توفیق آب شدن از خجالتت را نصیبم کنی.
☁️آب که شدم، به هر خورشیدی خواستی فرمان بده
تا مرا بخار کند.
☁️آدم بودن ما برای تو فایدهای نکرد.
من میخواهم ابر شوم و منتظر بمانم
تا شاید قرعۀ سایهبان شدن برای تو به نامم بخورد.
☁️امّا بگذار این را هم بگویم
که اگر انتخاب دست خودم بود
میگفتم خودت به من نگاه کن تا بخار شوم.
خورشیدتر از تو مگر در این عالم میتوان یافت.
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
[چهارشنبه 1397-01-08] [ 06:04:00 ب.ظ ]