#دل_نوشته

به نام خدا و براى خدا
خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد. خدا مهربان است و مهربانی را دوست دارد.
کارهای خداوند همیشه عجیب بوده و هست.
جنس مهربانی و دوست داشتن خدا هم فرق دارد.
این را از داستان کربلا فهمیدم. ازماجرای قتلگاه. از ماجرای خیمه ها.
خدا دوستانش را طور دیگری دوست دارد.
برای همین است که در زخم های دستهایم، در زخمهای پاهایم و زخم های بدنم
دوستی خدا را میبینم.
خدا مهربان است و مهربان ها را دوست دارد.
خدا مردم مهربان را دوست دارد.
خدا شیخ های مهربان را هم بسیار دوست دارد.
برای همین است که معتقدیم خدا شما را خیلی دوست دارد.
خدا شما را خیلی دوست داشته است که مهمان پروانه ها کرده!
ما شما را شیخ مهربان نامیده ایم و معتقدیم خدا عاشق شیخ های مهربان است.
ما چیزی نداریم که اجر مهربانیتان،
اجر با ما نشستنتان را بدهد. اجر صله رحم از پروانه ها!
ولی خدایی داریم که قادر است و توانا. قادر مطلق و توانای مطلق.
خدایی که مطلقا میتواند اجر شما را بدهد. تمام و کمال.
تمام مطلق و کمال مطلق.
پروانه ها کسی را جز خدا ندارند. ولی مگر داراییِ کمیست؟
سرنوشت ما پروانه ها گره خورده است به دل شیخ های مهربان.
مثل شما، مثل همین شیخ مهربان خودمان که از نسل شیخ های مهربان است و پیامبر مهربان.
شیخ مهربان،
به بال های زخمی ما نگاه نکنید.
این بالها میتوانند تا خدا پرواز کنند.
غلو نمیکنم. تا خود خدا! باور نمیکنید؟
بیایید تا شما را پیش خدا ببریم!
همان خدایی که به دل رئوفتان الهام کرد که مهمان ما باشید.
همان خدایی که رئوف مطلق است و الهام کننده مطلق!
گفتم که خدا سرنوشت ما را به شما گره زده است. به دل رئوفتان. به نفس الهیتان. به یا رب یا رب دعای کمیلتان.
به دعایی در شب قدرتان…
در مقابل ما هم قول خواهیم داد تا شما را با همین بال های زخمی و دستان پر زخممان تا خدا ببریم.
گفتم که خداوند عجیب است و کارهای عجیب را دوست دارد!