جایگاه مهرورزی و ترحم در دین مبین اسلام بقدری مهم است که در روایات و اخبار رسیده از اهل بیت علیهم السلام تأکید شده است که حتی نسبت به حیوانات نیز باید رحم داشت و کسی حق اینکه حیوانی را مورد بی رحمی قرار دهد، ندارد.
? مهمترین اثر و برکت مهرورزی حتی نسبت به حیوانات، باز شدن دریچه های توفیق و هموار شدن مسیر سعادت انسان است.
? در زمان ناصرالدین شاه قاجار در تهران مردم به شدّت در فشار بودند بطوری که نان به سختی گیر می آمد. روزی میرغضب دربار ناصرالدین شاه، کنار آب انباری ایستاده بود، ناگهان صدای ناله سگهایی را می شنود، پس از تحقیق متوجه می شود که سگی وضع حمل کرده و بچه هایش به او چسبیده اند و چون در اثر بی غذایی مادرشان شیر نداشت زوزه می کشیدند.
? میرغضب سخت ناراحت می شود و از مغازه نانوایی که در آن محل بود مقداری نان می خرد و جلو سگ می اندازد. وی مبلغ مقدار خوراک یک ماه سگ را به شاطر داده و می گوید: هر روز باید شاگردت مقداری نان به این سگ برساند و در صورت تخلّف با تو برخورد می کنم.
? وی در آن دوران با گروهی از دوستانش میهمانی دوره ای داشت، به این صورت که هر روز عصر به گردش می رفتند و پس از تفریح در منزل یکی از آنها جمع می شدند و شام می خوردند.
? آن شب نوبت میرغضب بود که میزبان شود، وی منزلی در وسط شهر داشت، همسری هم تازه اختیار کرده بود و در منزل جدیدی جای داده بود، او و همراهان به تفریح رفتند و نزدیک غروب برای صرف شام وارد شهر شدند، میر غضب از آنها خواست تا به منزل زن اوّلش بروند، اما دوستانش بر اثر اصرار زیادی وی را مجبور کردند که در منزلی که نزدیکتر بود بروند.
? آنها گفتند: در این منزل هر چه باشد می خوریم و غذای آماده آن منزل را برای فردا می گذاریم. خلاصه آنها وارد خانه شدند و پس از شام مختصری خوابیدند، هنگام سحر میهمانان از صدای گریه میر غضب بیدار شدند و علّت گریه او را از او پرسیدند. وی گفت: در خواب امام چهارم حضرت زین العابدین علیه السلام را دیدم که فرمود: احسانی که به آن سگ کردی مورد قبول خدای متعال قرار گرفت و خدای متعال در مقابل، جان تو و دوستانت را از مرگ نجات داد؛ چرا که همسر تو در خانه ات غذا را مسموم کرده بود و اگر امشب به آن منزل می رفتی همه می مردید.
? برنامه دومی که خدای متعال به پاس این رحم تو به یک حیوان در نظر گرفته است این است که تو پس از چهل روز به کربلا می روی و آنجا مجاور می شوی و همانجا می مانی تا مرگت فرا رسد و در همان مکان دفن می شوی.
? وی صبح آن شب با دوستان خود به منزل خود رفت و مستقیم وارد مطبخ شدند دیدند کنار ظرف غذا، ظرف سمّی قرار دارد، وی به همسرش گفت: تو دیشب چه خیالی داشتی؟ اگر امام امر به مدارا نکرده بود، تلافی می کردم، سرانجام آن زن را آزاد گذاشت که اگر خواست زندگی کند و اگر نخواست طلاق بگیرد، و او هم دید اوضاع خراب است طلاق گرفت.
? میرغضب نیز پس از چهل روز استعفا کرد و به کربلا رفت و پس از توبه و رد مظالم مجاور حرم مطهر امام حسین علیه السلام شد و تا پایان عمر در همانجا ماند.
[پنجشنبه 1396-11-05] [ 01:55:00 ب.ظ ]