کبوتری روی جدول کنار خیابان ارام نشسته بود نزدیکش شدم فرار نکرد با دستانم او را گرفتم فهمیدم ارامشش بیهوده نیست بالهایش را چیده اند و بال پرواز ندارد صحنه ای دیگر از جلوی چشمانم گذشت اشکم جاری شد لب رود فرات

موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



[چهارشنبه 1396-07-12] [ 05:41:00 ب.ظ ]