#به_قلم_خودم
درس زندگی
دوازده سال زندگیمان مثل برق وباد گذشت.حالا که تب وتاب دختر دایی جانم را برای گرفتن جهیزیه آنچنانی وبرگزاری مراسم عروسی اش را می بینم،
یاد خودم می افتم بامراسم عقدی ساده جهیزیه ای اندک و بدون هیچ ریخت و پاشی آغاز کردیم.نه آینه و شمعدانی که نقره باشد و نه مارک لوازم برقی که فلان وفلان و…
این دهه از زندگی مشترک را که پشت سر گذاشتم به من آموخت، آغاز زندگی بدون اینها ممکن است مهم طول زندگیست که چگونه میگذرانی.چه مارکی به اخلاقت میزنند؟جنس قلبت چیست طلا یا نقره و یا…؟گلهای زندگی ات چطورند خوب به آنان میرسی؟
خوشبختی چیز دیگریست، لحظه ها در گذرند و ما غافل… .
[جمعه 1396-12-11] [ 11:59:00 ق.ظ ]