?از نظر اسلام توحيد اگر صرفا توحيد نظرى باشد يعنى در مرحله فكر و نظر بماند، به مرحله عمل نرسد، در مرحله انديشيدن متوقف بشود و در مرحله بودن و زيستن انسان تحقق پيدا نكند، اين توحيد، توحيد حقيقى و واقعى نيست.
?اى بسا افرادى كه متكلم به اصطلاح علماى اسلامى بودند و موحد واقعى نبودند. با هر خصمى اگر مواجه مىشدند او را محكوم و مغلوب مىكردند.
?در ميان همين طبقه افرادى بودند كه وقتى مقام عمل و مقام اخلاص پيش مىآمد، آن توحيدى كه داشت، از مرحله فكر و خيال و انديشهاش يک قدم جلوتر نمىآمد يعنى در عمل نمىتوانست موحد زيست كند؛ كأنّه اين توحيد او فقط مال مرحله فكر و انديشه و خيالش است؛ در مقام عمل يک موجود مشرک بود، بنده هزار چيز بود، بنده هزار كس بود بلكه بنده هزار ناكس بود، بنده شيطان بود ولى در مرحله انديشه موحد بود يعنى دليل براى وجود خدا خوب مىآورد.
?آيا چنين آدمى از نظر اسلام موحد است؟ نه. توحيد اسلام يک طرحى است براى پياده شدن در وجود انسان؛ «خدا در انديشه» براى «خدا در زندگى» است، يعنى مقدمهاى است براى «خدا در زندگى».
? استاد مطهری، خدا در زندگی انسان، ص۲۹-۲۸ (با تلخیص)
#گزیده_کتاب
[شنبه 1396-11-28] [ 10:12:00 ب.ظ ]