بهارسمنان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.



جستجو








کاربران آنلاین

  • متین
  • رهنما
  • ذاكري
  • شمیم






  • آمار

  • امروز: 388
  • دیروز: 445
  • 7 روز قبل: 5068
  • 1 ماه قبل: 9092
  • کل بازدیدها: 369073





  • وبلاگ های من





    رتبه





      غروب جمعه که میگدرد   ...

    حجت الاسلام فاطمی نیا:
    غروب جمعه که میگذرد
    امام زمان نظر میکند بر منتظرانش و
    میفرماید: ممنونم که بیادمن بودید…
    امانشد…
    لحظه ی دیدارمان به وقت دیگریست…
    برای فرجم دعا کنید…

    1512150878k_pic_207a18ab-ac25-4c6b-95ed-f031f562c91f.jpg

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



    [جمعه 1396-09-10] [ 09:44:00 ب.ظ ]





      حکایت حکم ناحق   ...

    حکم نا حق
    ? دهقانی ظرف عسلی را برای فروش به شهر آورده بود. نگهبان شهر برای گرفتن عوارض راهداری جلوی او را گرفت و در ظرف عسل را برداشت تا ببیند داخل آن چیست،

    ? اما آنقدر او را معطل کرد و در ظرف را بازگذاشت تا مگس های زیادی از از اطراف آمدند و روی آن نشستند و در آن گرفتار شدند، به طوری که عسل پر از مگس شد و قابل خوردن نبود.

    ? دهقان پیش قاضی رفت و از راهدار شکایت کرد.

    ? قاضی گفت: اینکه تقصیر راهدار نیست که عسل تو ضایع شده، تقصیر مگس است که روی عسل تو نشسته، من به تو این اجازه را می دهم هر کجا مگسی را دیدی آن را بکشی.

    ? دهقان که از حکم ناحق قاضی ناراحت و مغبون شده بود گفت: این حکم را روی کاغذ بنویس و به من بده.

    ? قاضی هم حکم قتل مگس ها را نوشت و به دهقان داد.

    ? دهقان هم آن را گرفت و در داخل جیب خود گذاشت. در همان حال دید مگسی روی صورت قاضی نشسته است.

    ? به سرعت طرف قاضی رفت و سیلی محکمی به صورت قاضی زد و مگس را کشت. قاضی به شدت عصبانی شد و فریاد زد: او را به زندان بیندازید.

    ? دهقان هم فورا گفت: من حکم دارم و حکم را از جیبش در آورد و به قاضی داد و گفت: خودتان حکم دادید تا هر وقت و هر کجا مگسی را دیدم او را بکشم.

    #هزار_حکایت

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 09:42:00 ب.ظ ]





      ایمان گم شد   ...

    ? و انسان هر چه ایمان داشت پای آب و نان گم شد
    زمین با پنج نوبت سجده در هفت آسمان گم شد

    #نجم_الدین_شریعتی
    #اشعار_برگزیده

    1512112211k_pic_dcc47490-f04e-46f5-b637-6befaab4f187.jpg

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 01:54:00 ب.ظ ]





      اثرنسبت ناروا   ...

    حکمت سی وپنجم
    موضوع: اثر نسبت های ناروا
    و قال علیه‏السلام مَنْ أَسْرَعَ إِلَى النَّاسِ بِمَا یَکْرَهُونَ، قَالُوا فِیهِ بِمَا لَایَعْلَمُونَ.
    امام علیه السلام فرمود:
    کسى که در نسبت دادن کارهاى بد به مردم شتاب کند، مردم (نیز) نسبت‏هاى ناروایى به او مى‏دهند.
    پیام ها:
    1-عیب‏جویى و ذکر عیوب مردم هرچند آشکار باشد کارى است بسیار ناپسند
    2- نباید منکراتى را که از بعضى سر زده آشکارا و در ملأ عام بگوییم
    3-مردم از گفتن عیوب و کارهاى زشتشان به صورت آشکارا ناراحت مى‏شوند و در مقام دفاع از خود بر مى‏آیند یکى از طرق دفاع این است که گوینده را متهم به امورى مى‏کنند که چه بسا واقعیت هم نداشته باشد
    4-باید احترام مردم را حفظ کرد تا آنها احترام انسان را حفظ کنند

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 01:51:00 ب.ظ ]





      درس بزرگ به طالبان بى نیازى   ...

    حکمت سی و سوم
    موضوع: درس بزرگى به همه طالبان غنا و بى‏نیازى
    أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْکُ الْمُنَى.
    برترین غنا و بى‏نیازى، ترک آرزوهاست.
    نکات:
    . «مُنى» جمع «أُمنیة» به معناى آرزو است و در این عبارت نورانى امام علیه السلام، منظور آرزوهاى دور و دراز و دور از منطق عقل و شرع است.
    پیام ها:
    1-این‏گونه آرزوها غنا و بى‏نیازى را از انسان سلب مى‏کند، چون همه آنها به وسیله خود انسان دست نیافتنى است او را وادار به متوسل شدن به این و آن مى‏کند و این با غنا و بى‏نیازى هرگز سازگار نیست.
    2-چنین کسى آرامش روح و فکر خود را باید براى رسیدن به این آرزوها هزینه کند
    3-هرگاه آن آرزوها از صفحه فکر انسان پاک شود، انسان به غنا و بى‏نیازى پرارزشى دست مى‏یابد
    4-غنا و توانگرى آن است که دامنه آرزو را کم کنى و به آنچه خدا به تو داده است خرسند باشى

    حکمت سی و چهارم
    موضوع: اثر نسبت‏هاى ناروا

    مَنْ أَسْرَعَ إِلَى النَّاسِ بِمَا یَکْرَهُونَ، قَالُوا فِیهِ بِمَا لَایَعْلَمُونَ.
    کسى که در نسبت دادن کارهاى بد به مردم شتاب کند، مردم (نیز) نسبت‏هاى ناروایى به او مى‏دهند.

    پیام ها:
    1- عیب‏جویى و ذکر عیوب مردم هرچند آشکار باشد کارى است بسیار ناپسند
    2-کسى نیت امر به معروف و نهى از منکر داشته باشد نباید منکراتى را که از بعضى سر زده آشکارا و در ملأ عام بگوید، بلکه این‏گونه تذکرات باید خصوصى و مخفیانه باشد؛
    3-مردم از گفتن عیوب و کارهاى زشتشان به صورت آشکارا ناراحت مى‏شوند و در مقام دفاع از خود بر مى‏آیند یکى از طرق دفاع این است که گوینده را متهم به امورى مى‏کنند که چه بسا واقعیت هم نداشته باشد.
    4-اگر انسان بخواهد مردم احترام او را حفظ کنند باید احترام مردم را حفظ کرد

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 01:50:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.