بهارسمنان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.



جستجو








کاربران آنلاین

  • سمیه صالحی






  • آمار

  • امروز: 292
  • دیروز: 823
  • 7 روز قبل: 5005
  • 1 ماه قبل: 9908
  • کل بازدیدها: 370884





  • وبلاگ های من





    رتبه





      روحانی سطحی نگر   ...

    ⚡️روحانی سطحی‌نگر مردم سطحی نگر تربیت می کند
    ⚡️دینداری اگر با موج ایجاد شود با موج دیگر می رود
    ⚡️روحانیت باید دینداری عاقلانه را ترویج کند

    ✔️رسول جعفریان در مباحثات نوشت

    ?تربیت دینی مردم نباید با آموزه‌های شعاری و صوری همراه باشد؛ زیرا باورهای دینی باید با تعقل پذیرفته شوند. مهم‌ترین نقش روحانیت نیز تربیت معقول مردم در داشتن باورهای دینی و پرهیزدادن آن‌ها از برخوردهای شعاری و احساسی و تربیت صوری صرف است. به عبارت دیگر وظیفه روحانیون این است که یک دین معقول را به مردم عرضه کنند تا در نتیجه آن یک حیات معقول داشته باشند. روحانیون نباید در ارائه دین احساساتی شوند و نگره‌های احساساتی و صرفاً شعاری را به مردم عرضه کنند.

    ?روحانیون و تمام مبلغین دینی می‌بایست تا سر حد امکان با پیروی از روش قرآن، به مردم آموزش دهند تا اهل تعقل و تأمل باشند و به مردم بگویند که باورهای دینی، باورهایی هستند که باید با تعقل پذیرفت. به نظرم، در حال حاضر مشکل جامعه ما این است که تربیت دینی مردم تحت تأثیر مسائل احساساتی، شعاری و صوری است. موج‌هایی در جامعه ایجاد می‌شود و عده‌ای فکر می‌کنند راه هدایت و تربیت مردم، ایجاد این قبیل موج‌هاست. این افراد نمی‌دانند که این موج‌ها، همان‌طور که می‌تواند مردم را به سمت دین بکشاند، می‌تواند از دین باز بدارد؛ چراکه زمانی که کسان دیگری قادر شوند تا موج‌های مخالف ایجاد کنند، مردم باز دنبال آن‌ها خواهند رفت. اما اگر ما به مردم آموزش دهیم که با استدلال سخن بگویند، باورهای منطقی داشته باشند و بینش متفکرانه داشته باشند، آن وقت باورهای مردم و انتخاب‌های آن‌ها انتخاب‌های درستی خواهد بود.

    ?این راه ـ یعنی ارائه دین معقول به مردم ـ راهی است که علامه طباطبایی و شهید مطهری رفته‌اند. ما باید راه شهید مطهری و علامه طباطبایی را برویم؛ ما باید راه شیخ طوسی، شیخ مفید و سید مرتضی را به مردم نشان دهیم؛ این‌ها افراد معقول در میان رهبران شیعه هستند. ما نباید دنبال کسانی برویم که اهل خواب و داستان و قصه‌گویی هستند و روش‌های عوامانه دارند و تعدادشان ماشاءالله فراوان شده است. شهید مطهری از روحانیون عوام‌زده انتقاد می‌کند. متأسفانه یکی دو دهه است که جامعه ما، گرفتار روش‌های عوامانه در دینداری شده و امکانات هم غالباً در اختیار کسانی است که این سبک از دینداری را رواج می‌دهند. این موضوع به دین و حکومت دینی آسیب می‌زند. ممکن است در کوتاه‌مدت موجی ایجاد کند؛ اما دوام ندارد. همان‌طور که گفتم ما باید مردم را از سطحی‌نگری دور کنیم؛ اگر سطحی نگر شدند، امروز طرفدار ما و فردا طرفدار دیگران خواهند بود.

    ?اگر ما مردم را معقول بار نیاوریم و آن‌ها احساساتی باشند، اگر کس دیگری هم بتواند احساسات آن‌ها را تحریک کند مردم به سمت او هم گرایش پیدا می‌کنند. این مسائل این روزها جامعه ما را به شدت تهدید می‌کند. خواهش من از مدیران حوزه‌های علمیه این است که در آموزش روحانیون مخصوصاً خانم‌ها دقت کنند. یک روحانی سطحی‌نگر، مردمی سطحی‌نگر را تربیت خواهد کرد. این مشکل جدی است. طلبه‌ها باید در فهم دین بینش عالمانه‌ای داشته باشند؛ و این یعنی باید زمان بیشتری برای تربیت علمی آن‌ها اختصاص داد. در حال حاضر شمار زیادی از طلبه‌ها در مدارسی تربیت می‌شوند که آموزش‌های دقیق و علمی در آن‌ها نیست؛ به سرعت هم به برخی مناطق برای خدمت و تبلیغ عازم می‌شوند؛ آن‌هم در شرایطی که هنوز آموزش کافی ندیده‌اند. به این‌ها می‌توان گفت نماز جماعت بخوانند؛ اما لطفاً سخنرانی نکنند تا وقتی که آموزش‌های بهتری ببینند.
    منبع: #نامه_های_حوزوی #یادداشت
    #رسول_جعفریان

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



    [پنجشنبه 1396-08-11] [ 10:42:00 ب.ظ ]





      تعفن توجه به دنیا در آخرت   ...

    #امام_خمینی
    عالِم فاسد عالَم را متعفن می کند؛ تعفن عالِم، عالَم را متعفن می کند.
    در جهنم از تعفن عالِم پناه می برند به آتش!!!
    و این تعفن، تعفنِ توجهِ به دنیاست، توجه به مقام است، توجه به ریاست است.
    از این چیزها اجتناب کنید.(صحیفه_امام ج6 ص285)

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 10:35:00 ب.ظ ]





      از نشانه های حسود:   ...

    #حدیث
    ?به ظاهر دوست است و باطن دشمن
    ?امیرالمومنین امام على علیه السلام:
    الحاسِدُ یُظْهِرُ وُدَّهُ فی أقْوالِهِ، و یُخْفی بُغْضَهُ فی أفْعالِهِ، فلَهُ اسْمُ الصَّدیقِ و صِفَةُ العَدُوِّ.
    ?حسود به زبان لاف دوستى مى‏ زند و در عمل، مخفیانه دشمنى مى‏ ورزد؛ بنا بر این، او نام دوست را برخود دارد اما صفت دشمن را.(میزان الحکمة/ ح:4074)

    ✔️اینکه کسی به ظاهر دوست است و باطن دشمنّ این از نشانه های نفاق است و در واقع حسادت انسان را وادار به نفاق و دوروئی میکند.

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 10:31:00 ب.ظ ]





      عاقبت «برصیصا» عابد بنی اسرائیل   ...

    #داستان_زیبا
    بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
    در بنی اسرائیل عابدی بود بنام «برصیصا» که مدت درازی از عمر خود را به عبادت و بندگی گذرانیده بود و کار او بجایی رسید که مریضها و دیوانگان به دعای وی بهبودی و شفا پیدا می کردند.
    اتفاقاً دختری از خانواده ای بزرگ، دیوانه شد و برادرانش او را به نزد همان عابد نامبرده آوردند و خواهر را درمحل عبادت عابد گذاشتند و خود برگشتند تا شاید بر اثر دعای او خوب شود.
    شیطان از این فرصت استفاده کرده و پیوسته برصیصا را وسوسه نموده و جمال زن را در مقابل وی جلوه می داد.
    بالاخره عابد نتوانست خود را حفظ کند و با آن زن زنا کرد و زن از آن عابد آبستن شد.
    برصیصا بر اثر وسوسه های شیطان از ترس آنکه مبادا رسوا شود او را کشت و دفن کرد.
    شیطان بعد از این پیش آمد به نزد یکی از برادران او رفت و داستان عابد را مفصلاً شرح داد و محل دفن خواهر آنها را نیز نشان داد.
    وقتی برادرها از این پیش آمد ناگوار اطلاع یافتند نتیجه این شد که مردم شهر نیز تمامی باخبر باشند و شدند و این خبر به سلطان شهر رسید.
    سلطان با عده ای نزد عابد رفت و از جریان جویا شد و برصیصا که چاره ای جز اعتراف نداشت به تمام کردار خود اقرار کرد.
    پس سلطان دستور اعدام وی را صادر کرد. همین که او را بالای چوبه دار بردند شیطان بصورت مردی بنزدش آمده و گفت: «آن کسی که تو را به این ورطه انداخت من بودم اینک اگر نجات می خواهی باید اطاعت مرا بنمائی.»
    عابد پرسید: «چکار باید بکنم؟»
    شیطان گفت: «یک مرتبه مرا سجده کن.»
    عابد سؤال کرد: «در این حال که من بر بالای دار هستم چگونه تو را سجده کنم.»
    شیطان گفت: «من به یک اشاره قناعت می کنم.»
    عابد فقط با سر اشاره به سجده کرد و در آخرین لحظات زندگی نسبت به پروردگار جهان کافر شد و پس از چند دقیقه به زندگیش خاتمه دادند.
    می گویند خداوند در قرآن در آیه زیر به این داستان اشاره ای می کند: «کمثل الشیطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال انی بری منک انی اخاف الله رب العالمین.»
    یعنی: کار آنها همچون شیطان است که به انسان گفت: کافر شو! (تا مشکلات تو را حل کنم)، اما هنگامی که کافر شد گفت: من از تو بیزارم و از خداوندی که پروردگار عالمیان است بیم دارم.

    ? تفسیر منهج الصادقین

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 06:06:00 ب.ظ ]





      پروانه و چراغ   ...

    ?شما دیده اید وقتی چراغی روشن می شود، پروانه ای به دور آن می چرخد؛ آن قدر می گردد و می گردد تا آخرسر، می سوزد و به پای شمع می افتد.
    ?یعنی تا جان در بدن هست سالک سبیل الی الله تعالی آرام ندارد و باید تلاش کند که تمامی توجهات و تعلقات به غیر محبوب را قطع نماید تا آرام بگیرد.
    تا وقتی محب به غیر محبوب توجه دارد، غیرتش او را آرام نمی گذارد و باید در قطع تعلقات کوشش کند.

    ⭕️ این غیرت چنان محب را با خود می کشد که آخر کار او را می کُشد!
    محب غیور قبل از فنا، دیگر هیچ حادثه ای را نمی بیند و آرامِ آرام است. وقتی که فانی شود جاودانه می شود.
    هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
    ثبت است بر جریده عالم دوام ما

    ?سلوک عاشورایی/ منزل هشتم/ غیرت دینی

    از مباحث حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی #تهرانی

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 05:56:00 ب.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.