چی شد طلبه شدم
خیلی اتفاقی بنر پذیرش حوزه خواهران را دیدم بدون هیچ امادگی و اطلاع از فضا وارد ساختمان شدم، اولین چیزی که دیدم این بود لطفا با وضو وارد شوید
اول به نظرم خنده دار امد، یعنی چی خلاصه رفتم و پذیرفته شدم الان چهار سال از امدنم میگذرد، در این مدت با تمام وجود به تقدس این مکان پی بردم. رد پای مولا و عطر وجودش همیشه احساس میشود، روزهایی که با سلام و اذن وارد نشدم حال خوبی نداشتم تازه ان پیام را درک کردم.

هرروز به خودم تلنگر میزنم حواست را جمع کن همانطور که استاد میگوید دعوت شده ای نکند کم کاری کنی مسوولیت تو سنگین است.
حتی نزدیکترین فرد به تو اعمالت را زیر نظر دارد مادرت، فرزندت هرجا غفلت کردی میگویند اول خودت عمل کن بعد به ما بگو ،
شما طلبه ها بدترید ان موقع چقدر دلم سوخت اخرکجای کارم …..یعنی کم کاری کردم نشود که وجهه طلبه ها را خراب کنم اگر اینطور بوده خدا مرا ببخشد
ویا دوستانی که هر بار تورا می بینند سوال می کنند کی قراراست مجتهد و ملا شوی، ایا واقعا من به اندازه یک مجتهد مطالعه دارم اخر دوستان عزیز این چه توقعی هست که دارید؟!
اقاجان تو خودت میدانی که ما ممکن الخطاییم کمک کن پایمان نلغزد و رو سیاهتر نشویم

سرباز کمترینت

موضوعات: براي خدا, براي من  لینک ثابت



[شنبه 1396-08-06] [ 06:24:00 ب.ظ ]