بهارسمنان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31




سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.



جستجو








کاربران آنلاین







آمار

  • امروز: 255
  • دیروز: 113
  • 7 روز قبل: 719
  • 1 ماه قبل: 7070
  • کل بازدیدها: 362221





  • وبلاگ های من





    رتبه





      غریق نجات   ...

    #به_قلم_خودم
    توی خانه‌ی اکثر ما پدرانی هستند که یک نفر بهشان گفته بوده که فلان و بهمان چیز را بخر نخریدند و حالا ضرر کردند.
    انگاری اگر یک خانه، یک ماشین، یک ویلا و حقوق ماهیانه‌ای مکفی به راه باشد و سلامت باشیم دیگر هیچ چیزی از خدا نمی‌خواهیم،
    اما ما در اوج خسارت و ضرر هستیم اگر اینگونه فکر کنیم.
    اصلا انسان همیشه در خسران است.
    چرا دلمان برای فرصت‌های از دست رفته و پیش‌رو شور نمی‌زند؟!
    شاید غرق هستیم در دنیا و مافیهایش.
    غریق نجات ما هر روز 100 مرتبه برایمان دعا می‌کند. درست از سالهای خیلی دور تا همین چند لحظه‌ پیش و همین آن؛

    موضوعات: براي همه, براي من  لینک ثابت



    [یکشنبه 1400-06-28] [ 09:38:00 ب.ظ ]





      کلاس درس   ...

    #به_قلم_خودم
    خبر تلخ بود و جانکاه، که من نماینده کلاس آن را ابلاغ کردم‌. اخم‌های در هم کشیده، استیکرهای عصبانیت و الفاظ تند در پس این پیام پشت سر هم ردیف شد. من فقط نظاره گر ابرازِ خشم دوستانم بودم‌‌؛
    از آبان ماه باید سر کلاس حاضر شویم. پس از دوسال تعلیم مجازی برایشان سخت است، اما انسان برده‌ی عادت‌هاست. همانطوری که تنفس با ماسک، رنگ کلاس را ندیدن و سرِ گوشی درس گرفتن برایمان سخت بود، اما عادت کردیم. این بار هم عادت می‌کنیم، به هر رویدادی که رقم بخورد و خواهد خورد.

    موضوعات: براي همه, براي من  لینک ثابت



    [دوشنبه 1400-06-22] [ 10:53:00 ب.ظ ]





      ورطه‌ی رهایی   ...

    #به_قلم_خودم
    در خیلی از مسائل تا خودت دچار نشوی و آن طرف قضیه نایستی، درک درستی از ماجرا نخواهی داشت. طوری که حتی آن چند کلامی که در مواجهه با فرد مبتلا بیان می‌کنی شاید صرفاً از روی عادت و از شنیده‌ها باشد. اما وقتی آن مساله گریبان تو را هم بگیرد تازه می‌‌فهمی کجای معرکه‌ای و چقدر توان داری.
    آنجاست که باید با پای خودت، نه با پای دیگری، با کفش‌ خودت، نه کفش‌ دیگری راه بروی تا خودت را از ورطه بیرون بکشی. آن‌وقت، شکست خورده یا پیروز، دیگر فرقی نمی‌کند. این تویی که در لحظه تصمیم گرفته‌ای و انجامش داده‌ای فارغ از هر قضاوتی.
    انسان بنده‌ی تجربه است. ناگزیر، باید رفت، آموخت و بیرون جست از گرداب ناتوانی.

    موضوعات: براي همه, براي من  لینک ثابت



    [جمعه 1400-05-22] [ 12:38:00 ق.ظ ]





      بازار دنیا   ...

    #به_قلم_خودم
    آرام گام بر‌می‌داریم قدم قدم حواسش به من هست. نگاهش رو به جلو پیش می‌رود. بازار شلوغ و پر از ازدحام است‌. رنگ، شلوغی و چند چیز دیگر هوش از سرم برده دستم را می‌کشم و می‌روم به سوی رنگ‌ها. چند دقیقه‌‌ای رنگ‌ها عرض چشمانم را پر می‌کنند. پلک که می‌زنم او را نمی‌بینم. جای خالی دستانش روی دستم یخ می‌کند. بی‌هدف می‌دوم تا جایی که نفسم به شماره می‌افتد. هراس جانم را فرا گرفته است.
    باز می‌ایستم، ولی نه باید باز هم دوید. تا از این گمگشتگی خودم را بیرون بکشم. ناگهان عطر آشنایی به مشامم می‌رسد. پاهایم جان می‌گیرند، خون می‌دود توی رگهایم. انگار او را یافتم، خود خودش را. توی ذهنم به خود قول می‌دهم، این‌بار دستانش را محکم تر از همیشه، گرمتر از همیشه نگاه‌دارم. او را می‌بینم هنوز به افق نگاه می‌کند به پیش رو. این من بودم که عقب ماندم رها شدم اما او بدون هراس گام بر می‌داشت. انگشتانم را قفلی زدم به انگشتانش تا دیگر رهایش نکنم. مثل انسان‌ها هم در رابطه با ولایت این است که بدون ولایت همه گمگشته و مبهوتیم.

    موضوعات: براي خدا, براي همه  لینک ثابت



    [شنبه 1400-05-02] [ 12:20:00 ب.ظ ]





      سوییت هوم   ...

    #به_قلم_خودم
    خانه‌ی من صورتی نیست، مثل این سوییت هوم‌های مجازی، سرتاسرش را رنگ صورتی ملایم نپاشیدم. هر جای آن رنگی متفاوت دارد.
    خانه‌ی من طعم دارد، یک روز تلخ، شور، ترش و گاهی شیرین است.شیرینی‌اش دلم را نمی‌زند می‌ماند گوشه‌ی دهانمان مثل آب‌نباتی که آرام‌آرام آب می‌شود.
    اسباب و وسایلش هیچ‌کدام با هم هماهنگ نیست، چون همه را یک‌جا نخریدیم. هرکدام‌شان را به اقتضای پول توی جیب‌مان و قشنگی آن با هم گرفتیم تا فشاری به خانواده وارد نشود.
    لذت این خرید‌ها را با هیچ چیز عوض نمی‌کنم. بعد از 14سال زندگی هنوز خیلی چیزها هست که نداریمشان و به کارمان هم نیامده.
    ما روی زمین دور یک سفره می‌نشینیم و برای این که غذایی هست تا پهن کردن سفره ما رو دور هم جمع کند باید خدا را شکر کنیم. این سفره روزی رنگین و روزی بی‌رنگ است.
    روی زمین می‌خوابیم و استرس پرت شدن از تخت‌خواب را نداریم. شستن ظرف‌هایمان با خودمان است، نه ماشین ظرفشویی. خیلی چیزهایی که در حوصله‌ی متن نمی‌گنجد.
    می‌شود ساده‌تر زندگی کرد، خارج از این چارچوب‌ها. انسان پیچیده‌ شده در این تضادهاست، داشته‌ها و نداشته‌ها.

    موضوعات: براي من  لینک ثابت



    [دوشنبه 1398-11-28] [ 07:45:00 ب.ظ ]





    1 3 4 5 ...6 7

      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.