برخی از نتایج تحقیقات گلدمن، درباره مفهوم کلیسا که به طور عام مفهوم مکان‌های مخصوص مراسم عبادی را تبیین می‌نماید، اگر با شرایط و ویژگی‌های اسلامی مکان‌هایی چون مساجد و حسینیه‌ها تطبیق داده شوند، به یقین راه ما را در اتخاذ روش‌های مناسب جهت ترغیب و تشویق کودکان و نوجوانان به شرکت در این محیط‌ها هموار خواهند ساخت. در ارائه این بحث نیز چنین مقصودی تعقیب می‌شود.

خردسالان و کودکان، سال‌های نخست دوره ابتدایی- تا حدود ده سالگی- نسبت به کودکان سنین بالاتر از چنین مکان‌هایی لذت کمتری می‌برند. یکی از علل عدم علاقه خردسالان آن است که آنان از خستگی‌های بدنی ناشی از نشستن و یا ایستادن‌های طولانی رنج می‌برند. این عدم علاقه در سن هشت سالگی به اوج خود می‌رسد و بسیاری از آنان از گوش دادن به سخنرانی‌ها، دعاها و مراسم عبادی طولانی، اظهار ملال و ناراحتی می‌کنند. اگر مایل هستیم تا این خردسالان به فعالیت‌ها و مراسم مذهبی به ویژه در مساجد علاقه‌مند باقی بمانند، باید از مجبور کردن آنان برای شرکت در این گونه مراسم طولانی دوری نمود. در مدارس یا مراسمی که مختص به آنان برگزار می‌گردد، باید اختصار در برنامه‌ها رعایت شود. مکان‌هایی مانند مساجد و حسینیه‌ها به عنوان ساختمان‌هایی مقدس با ویژگی‌های فیزیکی خاص خود، مورد توجه واقع می‌شوند، بدون آن که جنبه‌های مهم آن‌ها مدنظر قرار گیرد. اگرچه کودکان مسجد را خانه خدا خطاب می‌کنند، اما این خطاب یا تنها جنبه لفظی داشته و درک صحیحی از این واژه وجود ندارد یا آن را به عنوان محل زندگی خدا می‌دانند. کودکان مایل هستند علت شرکت بزرگسالان را در چنین محیط‌هایی بدانند که آیا این امر یک عادت و مایه لذت بردن از اوقات است یا انجام وظیفه. بنابراین، در مجموع می‌توان به این نکته رسید که در این سنین اهمیت‌های دینی این مکان‌های مقدس درک نمی‌شود.

این ویژگی‌ها تا حدود سن ده سالگی ادامه می‌یابد. از این به بعد است که مقاصد معنوی مکان‌های مقدس عبادی، به تبع فهم بیشتر مساله عبادت، از منظر فیزیکی آن تا حدودی تمییز داده می‌شود. مساله عبادت و وظیفه است که مایه رفتن بزرگسالان به این مکان‌های مقدس می‌شود و کودکان معتقدند که این کار باید ادامه یابد، زیرا آموختن معارفی از دین به بزرگسالان در زندگی کمک خواهد کرد. در این دوره است که کودکان احساس می‌کنند رفتن آنان به این مکان‌ها عاملی خواهد شد که شخصیت اخلاقی و معنوی بهتری پیدا کنند، پس جنبه‌های اخلاقی این مساله اهمیت بیشتری می‌یابد. دانش‌آموزان در این محدوده سنی که تا سیزده سالگی ادامه می‌یابد، از رفتن به مساجد و مراسم دینی فزونی می‌یابد. همچنین آنان متوجه لذت اجتماعی می‌شوند که از دیدار دوستانشان و نیز روابط دوستانه با برخی بزرگترها در چنین محیط‌هایی حاصل می‌گردد. آنان در این سنین، شروع به انتقاد از مراسم مذهبی و عبادی طولانی، خسته‌کننده و نامناسب می‌نمایند.

از حدود سن سیزده سالگی به بعد، این مفهوم پیشرفت قابل ملاحظه‌ای پیدا می‌کند. از نظر آنان عامل اعتقاد و ایمان است که بزرگسالان را به این مراکز می‌کشاند و به این محیط‌ها بیشتر به عنوان محل اجتماع مومنان و معتقدان به دین نظر شود تا یک ساختمان یا یک موسسه. به اعتقاد این گروه سنی، مشارکت در مراسم عبادی محیط‌های مقدس چون مساجد مایه تقویت ایمان و نزدیک‌تر شدن آنان به حالت معنوی و ارزش‌های اخلاقی می‌گردد.
آنچه که در توضیح این سه دوره در رابطه با مفهوم مکان‌های خاص مراسم عبادی مطرح شد، با ویژگی‌های کودکان و نوجوانان مطابقت دارد.
آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد، ناصر باهنر، صص١١۶-١١٨

موضوعات: براي همه  لینک ثابت



[جمعه 1397-09-02] [ 09:48:00 ق.ظ ]