#داستان_اخلاقی

معتب گفت: در مدینه گرانى شده بود حضرت صادق علیه السلام به من فرمود: چقدر خوراکى داریم؟
عرض کردم: چندین ماه ما را کفایت می کند.

?فرمود: به بازار ببر و بفروش.

?عرض کردم: آقا در شهر خوراکى نیست. فرمود: بفروش.

?وقتى فروختم؛ فرمود: حالا مثل مردم، روز به روز خریدارى کن.

?سپس فرمود: خوراک خانواده ام را نصف جو و نصف گندم قرار بده. خدا می داند من می توانم که تمام خوراک آنها را گندم کنم ولى میل دارم خداوند ببیند صرفه جوئى و اندازه در خرج بکار برده ام.

?«أُحِبُّ أَنْ یَرَانِیَ اللَّهُ قَدْ أَحْسَنْتُ تَقْدِیرَ الْمَعِیشَة»

کافی ، ج 5 ص 166

موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



[یکشنبه 1397-05-14] [ 06:22:00 ب.ظ ]