بهارسمنان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


مهر 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          




سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.



جستجو








کاربران آنلاین

  • ذبیح پور
  • زفاک






  • آمار

  • امروز: 461
  • دیروز: 495
  • 7 روز قبل: 983
  • 1 ماه قبل: 7733
  • کل بازدیدها: 357858





  • وبلاگ های من





    رتبه





      ما هیچ ما نگاه   ...

    ?ما هیچ، ما نگاه?
    ?دو برادر بودند که یکی از آنها معتاد و دیگری مردی متشخص و موفق بود.
    برای همه معما بود که چرا این دو برادر که هر دو در یک خانواده و با یک شرایط بزرگ شده اند، سرنوشتی متفاوت داشته اند؟
    از برادرِ معتاد، علت را پرسیدند. پاسخ داد: علت اصلی شکست من، پدرم بوده است. او هم یک معتاد بود. خانواده اش را کتک می زد و زندگی بدی داشت. چه توقعی از من دارید؟ من هم مانند او شده ام.
    از برادر موفق دلیل موفقیتش را پرسیدند. در کمال ناباوری او گفت: علت موفقیت من پدرم است. من رفتار زشت و ناپسند پدرم با خانواده و زندگی اش را می دیدم و سعی کردم که از آن رفتارها درس بگیرم و کارهای شایسته ای جایگزین آن ها کنم.
    طرز نگاه هر کس به زندگی، دنیای او را می سازد.

    ??لقمان را گفتند حکمت از که آموختی ؟ گفت از نابینایان
    تا جای نبینند پای ننهند.

    “سعدی”

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



    [شنبه 1396-07-29] [ 11:51:00 ب.ظ ]





      ادم معمولی   ...

    فهمیده ام که معمولی بودن شجاعت می خواهد.
    آدم اگر یاد بگیرد معمولی باشد
    نه نقاشی را میگذارد کنار،
    نه دماغش اگر معمولی است را عمل می کند،
    نه غصه می خورد که ماشینش معمولی است،
    نه حق غذا خوردن در یک سری از رستوران های معمولی را از خودش میگیرد،
    نه حق لبخند زدن به یک سری آدمها را،
    نه حق پوشیدن یک سری لباس ها را.
    حقیقت این است که “ترین” ها همیشه در هراس زندگی می کنند. هراس هبوط (سقوط) در لایه آدم های “معمولی".
    و این هراس می تواند حتی لذت زندگی،
    نوشتن، درس خواندن، نقاشی کشیدن،
    خوردن، نوشیدن و پوشیدن را از دماغشان دربیاورد.
    .
    تصمیم گرفته ام خودِ معمولی م را پرورش دهم.
    نمی خواهم دیگر آدم ها مرا
    فقط با “ترین"هایم به رسمیت بشناسند.
    از حالا
    به خود معمولی ا م عشق می ورزم
    و به آدم ها هم اجازه دهم به منِ معمولی عشق بورزند

    تهمینه میلانی

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 11:44:00 ب.ظ ]





      دوست داشتن   ...

    وسیع باش
    دلتنگ که شدی
    منتظر نباش کسی دل گرفته ات را باز کند،
    بلند شو و قدمی بردار.
    دل یک نفر را شاد کن،
    دلت خود به خود باز می شود.

    قوی باش
    و پیش از آنکه کسی را دوست داشته باشی
    خودت را دوست داشته باش.
    تا همچنان باشی
    در لحظه هایی که کسی برای تو نیست.

    صبور باش
    زمان خیلی چیزها را حل خواهد کرد.
    گاهی مساله های به ظاهر بزرگ و پیچیده توانایی و هوش زیادی نمی خواهد.
    کمی زمان می خواهد تا آرام تر شوی و مساله را کوچک تر و ساده تر ببینی.

    و عاشق باش …
    برای آنکه دوستش داری دعا کن
    بدون آنکه دلیلی برای دوست داشتنت بیابی
    ببین چه احساس رضایتی پیدا خواهی کرد.

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 11:41:00 ب.ظ ]





      چوب خدا   ...

    ﭼﻮﺏ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﻣﺮﺋﯿﺴﺖ
    ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﻔﻬﻤﺪ، ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ !

    ﯾﮏ ﺷﺒﯽ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ
    ﺧﺎﻃﺮﺕ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ
    ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺑﻐﺾ ﻧﻔﺴﺖ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ
    ﺧﺎﻃﺮﺕ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ
    ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﯿﺼﺎﻝ ﻫﻤﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﻤﯿﺮﺩ
    ﺧﺎﻃﺮﺕ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﮐﻪ ﺷﺒﯽ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ
    ﺑﺎﻋﺚ ﻭ ﺑﺎﻧﯽ ﯾﮏ ﺑﻐﺾ ﺷﺪﯼ، ﻭ ﺩﻟﯽ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﯼ

    ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﯼ ﺑﻐﺾ، ﭘﺎﭘﯽ ﺍﺕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ
    ﻭ ﺷﺒﯽ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﻧﻔﺴﺖ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺎﻻﺟﺒﺎﺭ
    ﻫﺮ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺻﺪ ﺑﺎﺭ ﻣﺤﺾ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺭﺍﻩ ﻧﻔﺴﺖ ﺑﻐﺾ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﮑﻨﯽ
    ﺁﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﭼﻮﺏ ﺧﺪﺍس

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 11:34:00 ب.ظ ]





      امید وناامیدی   ...

    امید ونامیدی در بیان استاد عباسی ولدی طولانیه اما خیلی زیباست
    بسم الله الرحمن الرحیم
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    داریم در بارۀ این صحبت می‌کنیم که اگه خدا رو بزرگ که ببینیم چی می‌شه؟ مخلص می‌شیم، به خدا اعتماد می‌کنیم، ترس توی وجودمون از بین می‌ره و آروم می‌شیم و‌ روی وعده‌های خدا حساب باز می‌کنیم. توی این درس می‌خوایم بریم سراغ یکی دیگه از آثار بزرگ دیدن خدا که در اصل از نتایج اعتماد به وعده‌های خداست.
    وقتی کسی روی وعده های خدا حساب باز کرد،‌ با ناامیدی غریبه می‌شه. یقین داشته باشید به میزان ناامیدی‌ای که تو ی وجود هر کسی هست،‌ به همون اندازه کُفر، تو وجودش رخنه کرده. بعضی از ماها به راحتی از کنار ناامیدی می‌گذریم؛ ولی دین از کنار ناامیدی به راحتی نگذشته که ما بتونیم بگذریم.
    بعضیا ناامیدی رو طوری معنا می‌کنن که انگار فقط به کسی می‌شه می‌گفت ناامید که از بخشش گناهانش ناامید باشه. یعنی یأس از رحمت الهی رو به ناامیدی از بخشیده شدن گناها ترجمه می‌کنیم. کی گفته ناامیدی‌ای که دین باهاش مشکل داره، فقط همین نوع از ناامیدیه؟
    درسته آیات و روایاتی داریم که می‌گه گناهکارها نباید از رحمت خدا مأیوس باشند؛ امّا آیات و روایات دیگه‌ای هم داریم که نشون می‌ده رحمت خدا محدود به بخشش گناها نیست. محدود کردن رحمت خدا به بخشش گناه،‌ خودش یه جفای بزرگ به این صفت بسیار بزرگ خداست. بخشندگی خدا زیر مجموعۀ رحمت خداست، نه همۀ رحمت خدا.
    به عنوان نمونه به این آیه از قرآن عزیز توجه کنید:
    یا بَنِیَّ اذهَبوا فَتَحَسَّسوا مِن یوسُفَ وَ أَخیهِ وَ لا تَیأَسوا مِن رَوحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیأَسُ مِن رَوحِ اللَّهِ إِلّا القَومُ الکافِرونَ. (سورۀ یوسف (12)، آیۀ 87).
    پسرانم! بروید، و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا مأیوس نشوید که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس مى‏شوند! پسران یعقوب علیه السلام، باید برن دنبال یوسف و بنیامین؛ امّا انگار امیدی به پیدا کردنش ندارن. مثل این که یقین دارند دیگه یوسفی روی زمین وجود نداره. اونا خودشون یوسف رو توی چاه انداخته بودن و خبر نداشتن که کاروانی اومده و یوسف رو از چاه بیرون آورده و باقی قصه رو هم که خودتون می‌دونید. حضرت یعقوب در مقابل این ناامیدی به پسرانش می‌گه: «از رحمت خدا مأیوس نشوید که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس مى‏شوند!» این ناامیدی،‌ ناامیدی از بخشش گناهان نیست؛‌ ناامیدی از پیدا کردن یوسف و برادرشه. یعقوب بعد از دستور پی‌جویی یوسف و بنیامین، می‌گه فقط کافرا هستن که از رحمت خدا مأیوس می‌شن.
    خیلی از کارهایی که ما می‌خوایم انجام بدیم و می‌دونیم که باید انجامش بدیم؛ امّا انگیزه‌ای برای انجامش نداریم، برای اینه که امیدی به تحقّقش نداریم. چرا؟ چون از خودمون ناامیدیم؛ علاوه بر اون از این که خدا کمکمون کنه هم ناامیدیم. این ناامیدی از خدا هم، همون ناامیدی‌ای هست که شعبه‌ای از کفر و بی‌اعتقادی به خداست و در آیه‌ای که گفتم به صراحت اومده.
    چرا یأس از رحمت شعبه‌ای از کفره؟ چون آدم مأیوس در قدرت خدا شک می‌کنه، در این که آیا خدا توانایی انجام این کار رو داره، مردّد می‌شه. به نظر می‌رسه، برخورد شدید خدا با ناامیدی از رحمت خودش، برای اینه که ناامیدی ریشه توی کفر داره. به این آیه هم دقت کنید:
    وَ الَّذینَ کَفَروا بِآیاتِ اللَّهِ وَ لِقائِهِ أُولئِکَ یَئِسوا مِن رَحمَتی‏ وَ أُولئِکَ لَهُم عَذابٌ أَلیمٌ. (سورۀ عنکبوت (29)،‌ آیۀ 23)
    کسانى که به آیات خدا و دیدار او کافر شدند، از رحمت من مأیوسند و براى آنها عذاب دردناکى است!

    چرا از کنار این آیه ها به راحتی رد می شیم؟ تن آدم باید با این آیه‌ها بلرزه؟
    چه جوری می‌شه آدم از رحمت الهی ناامید بشه؛ اونم رحمتی که به تصریح قرآن همه چیز رو در بر گرفته:
    وَ رَحمَتی‏ وَسِعَت کُلَّ شَی‏ءٍ (. سورۀ اعراف (7)، آیۀ 156)
    و رحمتم همه چیز را فراگرفته.
    بذارید یه مثال دیگه از قرآن بیارم که معلوم بشه، امید به رحمت الهی و یأس از اون دایرش خیلی وسیع‌تر از چیزی که فکرش رو می‌کنیم. به این آیات از سورۀ حِجر توجه کنید؛‌ آیاتی که دربارۀ حضرت ابراهیم علیه السلامه که فرشته‌ها میان و به ایشون بشارت یک فرزند رو می‌دن؛ در حالی که حضرت، سنّی ازشون گذشته و به صورت طبیعی امیدی به بچه‌دار شدن توی این سن نیست:

    وَ نَبِّئهُم عَن ضَیفِ إِبراهِیمَ* إِذ دَخَلوا عَلَیهِ فَقالوا سَلاماً قالَ إِنّا مِنکُم وَجِلونَ* قالوا لا تَوجَل إِنّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ عَلیمٍ* قالَ أَ بَشَّرتُمونى عَلىٰ أَن مَّسَّنىَ الکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرونَ* قالوا بَشَّرناکَ بِالحَقِّ فَلا تَکُن مِّنَ القَانِطینَ* قالَ وَ مَن یَقنَطُ مِن رَّحمَةِ رَبِّهِ إِلّا الضّالّونَ.
    و به آنها از مهمان‌هاى ابراهیم خبر ده! هنگامى که بر او وارد شدند و سلام کردند (ابراهیم) گفت: «ما از شما بیمناکیم!» گفتند: «نترس، ما تو را به پسرى دانا بشارت مى‏دهیم!» گفت: «آیا به من (چنین) بشارت مى‏دهید با اینکه پیر شده‏ام؟! به چه چیز بشارت مى‏دهید؟!» گفتند: «تو را به حق بشارت دادیم پس از مأیوسان مباش!» گفت: «جز گمراهان، چه کسى از رحمت پروردگارش مأیوس مى‏شود؟!»

    این جا هم بحث سر بچه دار شدن و ناامید بودن از بچه دار شدنه. وقتی فرشته‌ها به حضرت ابراهیم علیه السلام می‌گن که ناامید نباش، خیلی زود حضرت ابراهیم علیه السلام بهشون می‌گه: به جز گمراهان چه کسی از رحمت خدا ناامید می‌شه؟
    اجازه بدید از کنار این آیه به راحتی رد نشیم. این آیه از قرآن، ناامیدی رو به آدمای گمراه نسبت می‌‌ده. «وَ مَن یَقنَطُ مِن رَّحمَةِ رَبِّهِ إِلّا الضّالّونَ».
    به نظر می‌رسه برداشت ما از گمراهی با چیزی که قرآن، گمراهی می‌دونه متفاوته. گمراهی توی قرآن تقریباً مساوی با کفر و شرکه. آدم گمراه کسی نیست که حواسش نبوده و راه رو گم کرده. کسی از راه حق منحرف می‌شه و به دامن کفر و شرک می‌افته، بهش میگن «ضالّ»، یعنی گمراه.

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 08:59:00 ب.ظ ]





      چه زود مرد شدی   ...

    وقتی امدی دوازده ساله بودم تورا همانند بقیه اضافی و مزاحم می دیدم به حسابت نمی اوردم تا همین دیشب که صدایم کردی وگفتی کاری با من داری تعجب کردم امدم کنارت که یکباره دست به جیب شدی و پولی دادی تا با سلیقه خودم برای تولد پدر هدیه بخرم و گفتی کسی نفهمد ته دلم میخندیدم اما به رو نیاوردم چون من هنوز همان دختر اول خانواده و مغرور هستم اما وقتی رسیدم خانه گریه ام گرفت ایا همانی بودی که به حسابت نمیاوردم شاید چون زود از خانه پدری رفتم نشناختمت چه زود مرد شدی برادر

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 07:53:00 ب.ظ ]





      اموزش سوره عصر به کودکان   ...

    ?مفهوم کودکانه سوره #عصر

    ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨

    ?سوره عصر مکی است

    ?از بچه ها میپرسیم بچه ها کی عصر میشه؟

    ? اولین سوره ای که با و شروع میشه این سوره هست

    ?والعصر

    ?قسم به عصر

    ?مابه چیزای الکی قسم نمیخوریم به چیزای مهم قسم میخوریم هر کسی را که دوست داشته باشیم به جونش قسم میخوریم خدا هم به چیزای مهم قسم میخوره قسم به زمان

    ⏰ بچه ها زمان مهمه؟ بله کارهای خوبی که در زمان عمرمون انجام میدیم برای بچه ها میگیم (خوش رفتاری ،منظم بودن ، تفریحات سالم،زیارت رفتن(

    ?هرکی از عمرش خوب استفاده نکنه لفی خسر میشه ضرر میکنه

    ?آیه دو را میخوانیم

    ⚜ان الانسان لفی خسر

    ?عصر از عصاره میاد یعنی فشردن عصر که میشه کارها رو فشرده تر انجام میدیم

    ?عصر رو بعضیها میگن عصر ظهورحضرت مهدی بعضیا هم میگن زمان پیامبر هر کدوم که باشه مهمه

    ?چهار گروه از آدما هستن که لفی خسر نمیشن

    ♦️بازی سوره همین جاست بچه ها رو چهار گروه میکنیم

    1.آمنو

    به یه نفر تمام پولهای دنیا رو بدیم بگیم یه دقیقه از وقتت رو به ما بده .نمیده

    باید سعی کنیم از لحظات عمرمون درست استفاده کنیم(وقتی از دنیا بریم دیگه نمیتونیم برگردیم) آمنو کیا هستن؟ کسایی که خدا رو میپرستند و از خدا وپیامبرش اطاعت می کنن

    گروه آمنو را بچه هایی که در این گروه هستن دارن نماز میخونن و دعا میکنن

    یه گروه عمل الصالحات میشن کارهای خوب میکنن یه گروه تواصو بالاحق میشن مردم رو به کارای خوب سفارش می کنن به طوری که مردم تشخیص کارای خوب و بد رو بدن و امر به معرف نهی از منکر میکنن

    ?گروه چهارم تواصو بالاصبر هست

    ?صبر سه نوعه اینطوری برا بچه ها توضیح میدیم

    ▫️صبر بر معصیت

    ?بعضیا با اینکه هوا گرمه با لباس پوشیده و با حجاب هستند و صبر میکنن به گرمای هوا اینا میشن تواصو به صبر

    ▫️صبر بر مصیبت

    ♦️اگه عروسکتون خراب شد شما صبر میکنید خدا جبران میکنه مامانت یه عروسک دیگه برات میخره

    ▫️صبر بر طاعت

    ?با اینکه هوا گرمه روزه میگیریم

    اگه کسی نماز نمیخونه بگیم برای خودت بده اگه همه مردم تواصو بالاحق و تواصو بالصبر کنن دنیای خیلی قشنگ میشه

    صدای اذان میاد به دوستمون بگیم بریم مسجد دیگه لفی خسر نمیشیم

    ?الا الذین ءامنوا وعملو الصالحات و تواصوا بالحق و تواصو بالصبر

    ?هدف سوره :چه کارهایی رو انجام بدیم زیان نمیکنیم

    ✂️کاردستی:تصویر چند نمونه کار خوب

    ?نماز،احترام به پدر و مادر،عیادت مریض

    موضوعات: براي خدا  لینک ثابت



     [ 12:41:00 ق.ظ ]






      خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

     
     
    سوره الإسراء وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا [80] بگو: اى پروردگار من، مرا به راستى و نيكويى داخل كن و به راستى و نيكويى بيرون بر، و مرا از جانب خود پيروزى و يارى عطا كن.